خلاصه کتاب علم در قرن بیستم ( نویسنده هری هندرسون، لیزا یونت )

کتاب «علم در قرن بیستم» اثری جامع از هری هندرسون و لیزا یونت، تحولات بنیادین علمی و فناوری این قرن را که جهان مدرن را شکل داد، کاوش می کند. این کتاب نقشی حیاتی در درک پیچیدگی های تعامل علم و جامعه ایفا می کند و به مخاطبان کمک می کند تا با پیشرفت های عظیم فیزیک، زیست شناسی، پزشکی و کامپیوتر آشنا شوند. قرن بیستم، دوران اوج تحولات علمی و فناوری بود که تأثیر عمیقی بر تمامی ابعاد زندگی بشر گذاشت و این اثر به تشریح این دگرگونی ها می پردازد.

قرن بیستم به عنوان یکی از پرفراز و نشیب ترین و در عین حال متحول کننده ترین دوره ها در تاریخ بشریت شناخته می شود. این قرن نه تنها شاهد دو جنگ جهانی خانمان سوز و یک جنگ سرد طولانی بود، بلکه بستر ظهور انقلابی بی سابقه در حوزه های علمی و فناوری را نیز فراهم آورد. کتاب علم در قرن بیستم نوشته مشترک هری هندرسون و لیزا یونت، نگاهی عمیق و تحلیلی به این دگرگونی های علمی دارد و چگونگی تأثیر علم بر شکل گیری جهان مدرن را به دقت بررسی می کند. این اثر نه تنها به دستاوردهای علمی بزرگ این دوره می پردازد، بلکه تعامل پیچیده علم با نیروهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را نیز تحلیل می کند.

چرا «علم در قرن بیستم» یک کتاب ضروری است؟ (اهمیت و محوریت اصلی)

کتاب «علم در قرن بیستم» یک مرجع کلیدی برای درک پیوندهای ناگسستنی علم با تاریخ و جامعه است. این اثر فراتر از یک روایت صرف از کشفیات علمی، نقش محوری علم را در شکل دهی به وقایع تاریخی مهم قرن بیستم، از جمله جنگ های جهانی و دوران جنگ سرد، به وضوح نشان می دهد. نویسندگان به خوبی توضیح می دهند که چگونه پیشرفت های علمی نه تنها به عنوان ابزاری برای جنگ و تخریب به کار گرفته شدند، بلکه به عنوان نیروی محرکه ای برای بازسازی، توسعه و بهبود کیفیت زندگی نیز عمل کردند.

یکی از نقاط قوت اصلی کتاب، تحلیل چگونگی تبدیل شدن علم به یک سرمایه استراتژیک برای قدرت های جهانی است. دولت ها و صنایع درک کردند که سرمایه گذاری در تحقیقات علمی می تواند به برتری نظامی، اقتصادی و سیاسی منجر شود. این درک، شتاب بی سابقه ای به تحقیقات علمی داد و منجر به رقابتی جهانی در حوزه هایی مانند فیزیک اتمی و فناوری فضایی شد.

کتاب «علم در قرن بیستم» با رویکردی جامع، علم را نه تنها به عنوان مجموعه ای از دانش ها، بلکه به عنوان یک نیروی فعال در تاریخ بشریت معرفی می کند که هم ظرفیت های بی نهایت برای پیشرفت دارد و هم مسئولیت های اخلاقی عظیمی را بر دوش جامعه علمی می گذارد.

دیدگاه اصلی این کتاب بر این محور استوار است که علم در قرن بیستم، نیروی محرک تحولات گسترده ای بوده که هم نتایج مثبت (مانند پیشرفت های پزشکی و ارتباطات) و هم نتایج منفی (مانند ساخت سلاح های کشتار جمعی) به همراه داشته است. این اثر به خواننده کمک می کند تا نه تنها با دستاوردهای بزرگ علمی آشنا شود، بلکه با چالش های اخلاقی و اجتماعی ناشی از این پیشرفت ها نیز مواجه گردد و به تفکر عمیق تری درباره رابطه علم و مسئولیت پذیری سوق داده شود. این جامعیت و عمق تحلیل، کتاب را به منبعی ضروری برای هر علاقه مند به تاریخ، فلسفه علم و چگونگی شکل گیری جهان امروز تبدیل می کند.

مروری بر فصول کتاب: دروازه های ورود به دنیای علم قرن بیستم

کتاب «علم در قرن بیستم» به هفت فصل اصلی تقسیم می شود که هر یک به جنبه ای کلیدی از پیشرفت های علمی این دوران می پردازد. این تقسیم بندی منطقی به خواننده اجازه می دهد تا سیر تحولات را به صورت مرحله ای و منسجم دنبال کند و درک جامعی از گستردگی نوآوری های علمی قرن بیستم به دست آورد.

فصل 1: در درون اتم (انقلاب فیزیک اتمی و پیامدهای آن)

این فصل به یکی از ریشه ای ترین و تأثیرگذارترین انقلاب های علمی قرن بیستم می پردازد: انقلاب فیزیک اتمی. در اوایل قرن، تصورات بنیادی درباره ماده و انرژی دستخوش تغییرات شگرفی شد. هانری بکرل با کشف رادیواکتیویته، ماری و پیر کوری با تحقیقات پیشگامانه خود بر روی عناصر رادیواکتیو، و ارنست رادرفورد با مدل هسته ای اتم، مسیر را برای درک عمیق تر از ساختار ماده هموار کردند. نیلز بور با ارائه مدل کوانتومی اتم، دیدگاه های جدیدی را در مکانیک کوانتوم مطرح ساخت که انقلابی در فیزیک نظری ایجاد کرد.

آلبرت انیشتین نیز با نظریه نسبیت خود، درک ما از زمان، مکان و انرژی را به کلی دگرگون ساخت و معادله مشهور E=mc² را ارائه داد که بعدها به بنیان درک انرژی هسته ای تبدیل شد. با اکتشافات بعدی دانشمندانی چون انریکو فرمی و اتو هان در زمینه شکافت هسته ای، امکان آزادسازی عظیم انرژی از اتم فراهم آمد. این اکتشافات علمی، اگرچه دستاوردهایی بزرگ بودند، اما به سرعت در خدمت اهداف نظامی قرار گرفتند.

پروژه منهتن، که منجر به ساخت بمب اتمی شد، نمونه ای بارز از اوج و تراژدی این انقلاب علمی است. کتاب به تفصیل به این پروژه می پردازد و از کشف شکافت هسته ای تا کاربردهای مخرب آن در هیروشیما و ناگازاکی را تشریح می کند. نویسندگان همچنین به مسئولیت اخلاقی دانشمندان اشاره می کنند و پشیمانی انیشتین و دیگر فیزیکدانان از نقش خود در این روند را به تصویر می کشند. این بخش نه تنها پیشرفت علمی را روایت می کند، بلکه ابعاد فلسفی و اخلاقی آن را نیز مورد بررسی قرار می دهد و سوالاتی عمیق درباره ماهیت علم و مسئولیت اجتماعی دانشمند مطرح می سازد.

فصل 2: عالم در حال انبساط (نجوم، کیهان شناسی و زمین شناسی)

فصل دوم به گسترش فهم بشر از کیهان و زمین می پردازد. در این دوره، با پیشرفت تلسکوپ ها و ابزارهای رصدی، منظره ما از عالم هستی به کلی متحول شد. دانشمندان دریافتند که منظومه شمسی تنها بخش کوچکی از کهکشان عظیم راه شیری است و کهکشان ما نیز تنها یکی از میلیاردها کهکشان موجود در عالم پهناور است. این کشفیات، جایگاه انسان در کیهان را به چالش کشید و افق های جدیدی را برای تحقیقات کیهان شناسی گشود.

نظریه نسبیت انیشتین، که در فصل قبل به آن اشاره شد، در اینجا نقش مهمی در درک مفاهیم بنیادی کیهان شناسی، از جمله گسترش فضا-زمان و ماهیت گرانش، ایفا می کند. این نظریه به پیش بینی پدیده هایی مانند سیاه چاله ها و تأیید نظریه مهبانگ (Big Bang) کمک کرد که چارچوب جدیدی برای درک چگونگی آغاز و تکامل عالم ارائه داد.

در کنار نجوم و کیهان شناسی، کتاب به تحولات در علم زمین شناسی نیز توجه می کند. در این دوره، نظریه تکتونیک صفحه ای به عنوان یک پارادایم غالب مطرح شد که توضیح دهنده پدیده های زمین شناختی مانند زلزله، آتشفشان و حرکت قاره ها بود. این نظریه درک ما از دینامیک پوسته زمین و فرآیندهای درونی سیاره مان را به کلی دگرگون کرد. این فصل نشان می دهد که چگونه علم، دیدگاه های سنتی و اغلب محدود بشر را نسبت به جهان پیرامونش، به دیدگاه هایی جامع تر و علمی تر تبدیل کرده است.

فصل 3: رمز حیات (ژنتیک و زیست شناسی)

فصل سوم به یکی دیگر از حوزه های انقلابی قرن بیستم، یعنی ژنتیک و زیست شناسی مولکولی، اختصاص دارد. بازکشف اصول ژنتیک گرگور مندل که در قرن نوزدهم مطرح شده بود، اما در اوایل قرن بیستم مجدداً مورد توجه قرار گرفت، پایه گذار درک نوین از وراثت شد. این کشفیات اولیه، مسیر را برای بزرگترین دستاورد در این زمینه هموار کرد.

در نیمه قرن بیستم، جیمز واتسون و فرانسیس کریک با کشف ساختار دو رشته ای مولکول DNA، انقلابی بی سابقه در زیست شناسی ایجاد کردند. این کشف، نه تنها سازوکار انتقال اطلاعات وراثتی را روشن ساخت، بلکه درک ما از حیات را در سطح مولکولی به کلی تغییر داد. این گشایش علمی، دروازه های جدیدی را به روی تحقیقات در زمینه هایی مانند مهندسی ژنتیک، پزشکی شخصی سازی شده و بیوتکنولوژی گشود.

کتاب به معرفی دانشمندان و آزمایش های پیشگام در این حوزه می پردازد و اهمیت این کشف در درک و دستکاری حیات را تشریح می کند. این فصل نشان می دهد که چگونه زیست شناسی از یک علم توصیفی به یک علم تحلیلی و مهندسی محور تبدیل شد و پیامدهای عمیق آن بر کشاورزی، پزشکی و درک تکامل را مورد بحث قرار می دهد. کشف DNA نه تنها به درک چگونگی وراثت کمک کرد، بلکه سؤالات اخلاقی جدیدی را نیز در مورد توانایی بشر برای تغییر ماهیت حیات مطرح ساخت.

فصل 4 و 5: گلوله های جادویی و بازسازی بدن (انقلاب پزشکی و سلامت)

فصول چهارم و پنجم به صورت متمرکز به انقلاب پزشکی و تحولات عظیم در حوزه سلامت می پردازند که تأثیر مستقیم و عمیقی بر زندگی روزمره انسان ها داشتند. در اوایل قرن بیستم، بیماری های عفونی همچنان عامل اصلی مرگ و میر بودند، اما با تولید داروهای ضد میکروبی، این وضعیت به طرز چشمگیری دگرگون شد.

یکی از مهم ترین دستاوردهای این دوره، کشف پنی سیلین توسط الکساندر فلمینگ بود که به عنوان «گلوله جادویی» شناخته شد. این کشف، نقطه عطفی در تاریخ پزشکی بود و جان میلیون ها نفر را نجات داد. پس از پنی سیلین، توسعه انواع دیگر آنتی بیوتیک ها و داروهای ضد ویروسی، توانایی بشر را در مبارزه با عفونت ها به شدت افزایش داد. همچنین، ساخت واکسن ها برای بیماری هایی مانند فلج اطفال، سرخک و آبله، منجر به ریشه کنی یا کنترل بسیاری از بیماری های واگیردار شد و به افزایش طول عمر و بهبود کیفیت زندگی کمک شایانی کرد.

کتاب همچنین به پیشرفت در درمان بیماری های روانی و تحول در رویکردهای درمانی این اختلالات می پردازد. از درمان های دارویی جدید گرفته تا توسعه روان درمانی و شناخت درمانی، این دوره شاهد تغییراتی بنیادین در درک و مقابله با چالش های سلامت روان بود.

فصل پنجم بیشتر بر تکنولوژی های نوین در خدمت پزشکی تمرکز دارد. پیشرفت هایی مانند پرتوشناسی (اشعه ایکس، سی تی اسکن، ام آرآی)، جراحی های لیزری با دقت بالا، توسعه اعضای مصنوعی پیشرفته و پیوند اعضا، توانایی پزشکان را برای تشخیص دقیق تر، درمان مؤثرتر و بازسازی بدن انسان به سطح جدیدی ارتقاء داد. این دستاوردها، مرزهای پزشکی را جابجا کردند و به بیماران امیدهای تازه ای برای زندگی بخشیدند.

فصل 6: انقلاب اطلاعات (ظهور عصر کامپیوتر)

فصل ششم کتاب به ظهور عصر کامپیوتر و انقلاب اطلاعات اختصاص دارد که جهان را به شکلی بنیادی متحول ساخت. این فصل ریشه های اولیه کامپیوتر را در قرن بیستم، از ماشین حساب های مکانیکی تا اولین کامپیوترهای الکترونیکی و دیجیتال، مورد بررسی قرار می دهد. توسعه کامپیوتر، ابتدا برای مقاصد نظامی و سپس برای کاربردهای علمی و تجاری، به تدریج جهان را به سمت عصر دیجیتال سوق داد.

نویسندگان به چگونگی تبدیل کامپیوتر از دستگاهی بزرگ و پیچیده به ابزاری کوچک تر، قدرتمندتر و در دسترس تر اشاره می کنند. پیشرفت در تراشه های سیلیکونی و ریزپردازنده ها، نقش کلیدی در این دگرگونی داشت. این فصل به تأثیر شگرف کامپیوترها و فناوری اطلاعات بر تمامی ابعاد زندگی بشر، از اقتصاد و صنعت گرفته تا ارتباطات و فرهنگ، می پردازد. اگرچه کتاب در سال 1997 نوشته شده، اما نویسندگان به خوبی چالش ها و فرصت های اولیه عصر دیجیتال را به تصویر می کشند و پیش بینی هایی را در مورد آینده این فناوری ارائه می دهند که بسیاری از آن ها محقق شده اند.

ظهور اینترنت و شبکه های ارتباطی نیز که در اواخر قرن بیستم شکل گرفت، بخش مهمی از این انقلاب اطلاعاتی بود. این فناوری ها، قابلیت های بی سابقه ای را برای دسترسی به اطلاعات، تبادل دانش و ارتباطات جهانی فراهم آوردند و پایه های جامعه اطلاعاتی امروزی را بنا نهادند. این فصل درک جامعی از چگونگی آغاز و تکامل یکی از مهم ترین فناوری های تاریخ بشر ارائه می دهد.

فصل 7: آینده ای پیش بینی ناپذیر (تأثیر خیال پردازی و چشم انداز آینده)

فصل پایانی کتاب با عنوان «آینده ای پیش بینی ناپذیر»، رویکردی متفاوت را در پیش می گیرد و به نقش تخیل و داستان پردازی در الهام بخشی به پیشرفت های علمی می پردازد. نویسندگان معتقدند که بسیاری از پیشرفت های علمی ابتدا در ذهن نویسندگان علمی-تخیلی یا فلاسفه شکل گرفته اند و سپس توسط دانشمندان به واقعیت تبدیل شده اند. این فصل تأکید می کند که خیال پردازی نه تنها یک سرگرمی، بلکه یک محرک قوی برای نوآوری و اکتشاف علمی است.

این بخش همچنین به چشم انداز کتاب در مورد آینده علم، با توجه به زمان نگارش آن در سال 1997، می پردازد. نویسندگان با هوشمندی به پتانسیل های آینده اشاره می کنند و تأملاتی بر ماهیت غیرقابل پیش بینی بودن مسیر علم ارائه می دهند. آنها نشان می دهند که چگونه اکتشافات غیرمنتظره می توانند مسیرهای علمی را به کلی تغییر دهند و پیش بینی های قبلی را بی اعتبار سازند.

در این فصل، مخاطب به این نتیجه می رسد که علم یک فرآیند ایستا نیست، بلکه جریانی پویا و دائماً در حال تغییر است که تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله خلاقیت انسان، نیازهای جامعه و serendipity (کشف خوش شانسانه) قرار دارد. این بخش خواننده را به تفکر درباره امکانات بی نهایت علم و مسئولیت هایی که در قبال آینده علمی بشر داریم، دعوت می کند و بر این نکته تأکید می کند که آینده علم، همواره در حال نگارش است و ما خود بخشی از این روایت هستیم.

نقاط قوت و تمایز کتاب «علم در قرن بیستم»

کتاب «علم در قرن بیستم» به قلم هری هندرسون و لیزا یونت، چندین نقطه قوت بارز دارد که آن را از سایر آثار مشابه متمایز می کند و به منبعی ارزشمند برای مخاطبان گسترده ای تبدیل می سازد:

• زبان ساده و روان برای مخاطب عمومی و نوجوانان: علی رغم عمق موضوعات علمی، نویسندگان توانسته اند مفاهیم پیچیده را با زبانی ساده و قابل فهم بیان کنند. این ویژگی، کتاب را برای دانش آموزان، دانشجویان و هر کسی که علاقه مند به تاریخ علم است، اما پیش زمینه تخصصی عمیقی ندارد، بسیار جذاب می سازد.
• روایت داستانی و جذابیت تاریخی: کتاب صرفاً به ارائه حقایق خشک نمی پردازد، بلکه با روایتی داستانی و مرتبط ساختن دستاوردهای علمی با زندگی دانشمندان و رخدادهای تاریخی، خواننده را مجذوب خود می کند. این سبک نگارش، مطالعه تاریخ علم را به تجربه ای لذت بخش تبدیل می کند.
• جامعیت در پوشش رشته های مختلف علمی: این اثر یک تک رشته ای نیست؛ بلکه به طیف وسیعی از رشته های علمی از جمله فیزیک اتمی، نجوم، کیهان شناسی، زیست شناسی، ژنتیک، پزشکی و علوم کامپیوتر می پردازد. این جامعیت، به خواننده دیدگاهی کلی و فراگیر از پیشرفت های علمی قرن 20 ارائه می دهد.
• ارتباط دادن پیشرفت های علمی با رویدادهای اجتماعی و سیاسی قرن: یکی از برجسته ترین ویژگی های کتاب، تحلیل چگونگی تأثیر متقابل علم و وقایع تاریخی (مانند جنگ های جهانی و جنگ سرد) است. این ارتباط دهی نشان می دهد که علم نه در خلأ، بلکه در بستر جامعه و سیاست توسعه می یابد.
• معرفی دانشمندان کلیدی و نقش آن ها: کتاب به معرفی دقیق زندگی و کار دانشمندان برجسته ای چون انیشتین، ماری کوری، واتسون و کریک، فلمینگ و بسیاری دیگر می پردازد. این امر نه تنها به خواننده کمک می کند تا با چهره های پشت پرده این اکتشافات آشنا شود، بلکه به درک انگیزه و چالش های آن ها نیز کمک می کند.

این نقاط قوت باعث شده اند که «علم در قرن بیستم» به یک مرجع معتبر و پرمخاطب در حوزه تاریخ علم قرن بیستم تبدیل شود و تأثیری ماندگار بر خوانندگان خود بگذارد.

برای چه کسانی این کتاب را پیشنهاد می کنیم؟ (مخاطبان ایده آل)

کتاب «علم در قرن بیستم» با رویکرد جامع و زبان شیوا، برای طیف وسیعی از مخاطبان طراحی شده است که هر یک می توانند از جنبه های مختلف آن بهره مند شوند:

• دانشجویان و پژوهشگران تاریخ علم: این کتاب منبعی عالی برای دانشجویان رشته های تاریخ، فلسفه علم و حتی رشته های تخصصی تر مانند فیزیک، شیمی، زیست شناسی و پزشکی است که به دنبال خلاصه ای مفید برای مرور مطالب یا آشنایی اولیه با پیشرفت های علمی قرن بیستم هستند. ساختار منظم و پوشش جامع آن، یک چارچوب تاریخی محکم برای مطالعات بیشتر فراهم می آورد.
• علاقه مندان به علم و تاریخ (بدون پیش زمینه تخصصی عمیق): افرادی که تمایل به افزایش دانش عمومی خود در مورد چگونگی شکل گیری دنیای مدرن از طریق علم دارند، این کتاب را بسیار جذاب خواهند یافت. زبان ساده و روایت داستانی آن، به این گروه از خوانندگان کمک می کند تا بدون درگیر شدن با جزئیات فنی پیچیده، به درک عمیقی از موضوع دست یابند.
• اساتید و معلمان: این اثر می تواند به عنوان یک منبع آموزشی غنی در کلاس های تاریخ علم، علوم اجتماعی یا حتی دروس تخصصی تر مورد استفاده قرار گیرد. قابلیت کتاب در برقراری ارتباط بین دستاوردهای علمی و رویدادهای تاریخی، آن را به ابزاری عالی برای بحث و تبادل نظر در کلاس های درس تبدیل می کند.
• خوانندگان عمومی کتاب (پیش از خرید): برای کسانی که قصد خرید کتاب را دارند و می خواهند قبل از مطالعه کامل، با محتوای آن آشنا شوند و ارزیابی کنند که آیا این کتاب برایشان مناسب است یا خیر، این خلاصه می تواند راهنمای بسیار خوبی باشد. بررسی کتاب علم در قرن بیستم به آن ها کمک می کند تا انتظارات واقع بینانه ای از محتوای کتاب داشته باشند.
• هر کسی که به دنبال درک تأثیر علم بر جامعه است: این کتاب نه تنها به دستاوردهای علمی می پردازد، بلکه تأثیرات اجتماعی، اخلاقی و سیاسی این پیشرفت ها را نیز بررسی می کند. بنابراین، برای هر فردی که علاقه مند به درک تأثیر علم در جنگ های جهانی، انقلاب های پزشکی یا ظهور عصر اطلاعات است، بسیار روشنگر خواهد بود.

سخنی با خوانندگان: فراتر از یک خلاصه

این مقاله تلاش کرد تا خلاصه کتاب علم در قرن بیستم ( نویسنده هری هندرسون، لیزا یونت ) را به شکلی جامع و تحلیلی ارائه دهد و شما را با بخش های اصلی و پیام های کلیدی آن آشنا سازد. اما واقعیت این است که هیچ خلاصه ای نمی تواند جایگزین تجربه غنی و عمیق مطالعه متن اصلی یک کتاب ارزشمند باشد. خواندن کتاب کامل، فرصتی بی بدیل برای غوطه ور شدن در جزئیات، تأمل در استدلال های نویسندگان و لذت بردن از سبک نگارش آن هاست.

ما شما را دعوت به مطالعه کامل کتاب «علم در قرن بیستم» می کنیم. این اثر فراتر از یک روایت صرف از کشفیات، به شما کمک می کند تا نگاهی جامع تر به تاریخ علم، فلسفه آن و تأثیرات بی بدیلش بر زندگی بشر داشته باشید. درک عمیق تر از چگونگی شکل گیری دنیای مدرن، شناخت دانشمندان برجسته و مواجهه با چالش های اخلاقی و اجتماعی ناشی از نوآوری های علمی قرن بیستم، تنها با مطالعه کامل این اثر امکان پذیر است.

این کتاب نه تنها یک منبع آموزشی فوق العاده است، بلکه می تواند الهام بخش نیز باشد. الهام بخش برای نسل های آینده دانشمندان، متفکران و شهروندانی که باید تصمیمات آگاهانه ای در مورد توسعه فناوری در قرن بیستم و پس از آن بگیرند. مطالعه این کتاب می تواند نگاه شما را به علم، تاریخ و مسئولیت بشر در قبال آینده تغییر دهد و تأکید کند که علم همواره در حال پیشرفت است و درک آن، کلیدی برای فهم و شکل دهی به آینده خواهد بود.

نتیجه گیری

کتاب «علم در قرن بیستم» اثر هری هندرسون و لیزا یونت، یک سند تاریخی بی نظیر است که به خواننده این امکان را می دهد تا به سفری روشنگرانه در تحولات علمی قرن بیستم بپردازد. این اثر با پوشش دادن طیف وسیعی از رشته های علمی، از فیزیک اتمی در قرن بیستم و کشف ساختار DNA گرفته تا انقلاب پزشکی و پیشرفت کامپیوتر، نشان می دهد که چگونه علم به نیروی اصلی شکل دهنده جهان مدرن تبدیل شد.

پیام های اصلی کتاب، بر تعامل پیچیده علم با جامعه، سیاست و اخلاق تأکید دارد و نشان می دهد که دستاوردهای علمی عظیم این دوره، هم فرصت های بی نظیری برای پیشرفت به ارمغان آورده و هم چالش های اخلاقی و مسئولیت های سنگینی را بر دوش بشریت گذاشته است. مجموعه تاریخ جهان ققنوس با انتشار این اثر، منبعی ارزشمند را برای علاقه مندان به تاریخ علم و فناوری فراهم آورده است.

کتاب «علم در قرن بیستم» فراتر از یک مجموعه از حقایق علمی، به مثابه آینه ای است که بازتاب دهنده نبوغ، تلاش و گاهی اشتباهات انسانی در مسیر اکتشاف و نوآوری است. این کتاب یادآور جایگاه بی بدیل علم در درک جهان و خودمان است و ما را به تفکر درباره آینده علم و نقش انسان در هدایت آن به سوی مسیرهای سازنده و مسئولانه فرا می خواند.

مشخصات کتاب

اطلاعات زیر به منظور مرجعیت کامل و برای آن دسته از خوانندگانی که قصد تهیه و مطالعه دقیق کتاب را دارند، ارائه می شود:

عنوان	توضیحات
نویسندگان	هری هندرسون، لیزا یونت
مترجم	رضا یاسائی
ناشر	انتشارات ققنوس
سال انتشار (ترجمه فارسی)	1400 (با توجه به اطلاعات موجود در رقبا؛ نسخه اصلی 1997)
تعداد صفحات	159 صفحه (بر اساس نسخه الکترونیک موجود)
شابک	978-964-311-364-3
موضوع	تاریخ علم و فناوری، تاریخ عمومی، فیزیک، زیست شناسی، نجوم، کامپیوتر، علم در قرن بیستم هری هندرسون

این اطلاعات به خوانندگان کمک می کند تا به راحتی به انتشارات ققنوس علم در قرن بیستم دسترسی پیدا کرده و مطالعه خود را آغاز کنند. همچنین، برای کسانی که به دنبال نقد کتاب علم در قرن بیستم هستند، این مشخصات پایه برای ارزیابی اعتبار منبع و محتوا را فراهم می آورد.