اصطلاحات فارکس به زبان ساده
آشنایی با اصطلاحات فارکس برای هر معامله گر ضروری است تا با درک عمیق مفاهیم بازار، تصمیمات آگاهانه تری بگیرد و از اشتباهات پرهزینه جلوگیری کند. این واژگان زبان مشترک بازارند و تسلط بر آن ها کلید موفقیت پایدار است.
بازار مبادلات ارزهای خارجی (Foreign Exchange Market) که به اختصار فارکس نامیده می شود، بزرگترین و نقدشونده ترین بازار مالی جهان است. ورود به این عرصه بدون درک صحیح اصطلاحات و مفاهیم بنیادین، می تواند به چالش ها و زیان های قابل توجهی منجر شود. همانند هر زبان تخصصی دیگری، فارکس نیز واژگان خاص خود را دارد که نه تنها ابزار ارتباطی میان معامله گران هستند، بلکه ساختار، عملکرد و پیچیدگی های این بازار را نیز تبیین می کنند. هدف از این مقاله، ارائه یک راهنمای جامع و در عین حال ساده برای اصطلاحات کلیدی فارکس است تا خوانندگان در هر سطحی، از مبتدی تا حرفه ای، بتوانند با اطمینان بیشتری در این بازار فعالیت کنند و از محتوای رقبا جامع تر و کاربردی تر باشد.
اهمیت شناخت اصطلاحات فارکس: چرا باید زبان بازار را بدانیم؟
درک زبان بازار فارکس صرفاً یک توانایی جانبی نیست، بلکه عنصری حیاتی برای هر معامله گر است. پیچیدگی ها و نوسانات این بازار، لزوم آشنایی با واژگان تخصصی را دوچندان می کند تا از اشتباهات رایج و زیان های مالی پیشگیری شود.
پیشگیری از اشتباهات پرهزینه
یکی از دلایل اصلی ضرر معامله گران تازه کار، عدم آشنایی با مفاهیم پایه ای مانند اهرم، مارجین و استاپ اوت است. درک نادرست از این اصطلاحات می تواند منجر به اتخاذ تصمیمات غلط در حجم معاملات یا مدیریت ریسک شود. به عنوان مثال، استفاده از اهرم بالا بدون درک دقیق پیامدهای آن، می تواند سرمایه اولیه را در نوسانات کوچک بازار به سرعت از بین ببرد. با شناخت دقیق این مفاهیم، معامله گر می تواند ابزارهای خود را به درستی به کار گیرد و از تکرار خطاهای رایج جلوگیری کند.
درک بهتر تحلیل ها و سیگنال های معاملاتی
منابع آموزشی، تحلیل های تکنیکال و فاندامنتال، و سیگنال های معاملاتی همگی از اصطلاحات تخصصی فارکس بهره می برند. اگر معامله گر با مفاهیمی نظیر حمایت
، مقاومت
، پیپ
، لات
، واگرایی
، و موج اصلاحی
آشنا نباشد، عملاً نمی تواند اطلاعات دریافتی را به درستی تفسیر و در معاملات خود به کار گیرد. این عدم درک نه تنها منجر به از دست رفتن فرصت ها می شود، بلکه ممکن است به دلیل سوءتفاهم در اجرای دستورات، زیان های مالی را نیز به دنبال داشته باشد.
انتخاب صحیح بروکر و ابزارهای معاملاتی
بروکرهای فارکس انواع مختلفی از حساب ها و خدمات را ارائه می دهند که هر یک با اصطلاحات خاص خود معرفی می شوند (مانند حساب ECN، STP، مارکت میکر، حساب سنتی). انتخاب بروکری که متناسب با سبک معاملاتی، حجم سرمایه و میزان ریسک پذیری معامله گر باشد، مستلزم درک تفاوت های این اصطلاحات است. عدم تمایز میان این مدل ها، می تواند منجر به انتخاب بروکری شود که با منافع معامله گر همسو نبوده یا هزینه های پنهان زیادی را تحمیل کند.
افزایش اعتماد به نفس و تصمیم گیری آگاهانه
دانش و آگاهی، ستون های اصلی اعتماد به نفس در هر زمینه ای هستند. در بازار پرنوسان فارکس، این قاعده اهمیت دوچندان پیدا می کند. معامله گری که بر اصطلاحات و مفاهیم بازار مسلط است، می تواند با اطمینان خاطر بیشتری تحلیل ها را درک کند، استراتژی های خود را پیاده سازی نماید و در لحظات حساس، تصمیمات منطقی تری اتخاذ کند. این تسلط نه تنها به کاهش استرس و فشارهای روانی کمک می کند، بلکه زمینه را برای موفقیت پایدار و رشد حرفه ای در دنیای معاملات فراهم می آورد.
درک دقیق اصطلاحات فارکس نه یک گزینه جانبی، بلکه یک الزام حیاتی برای معامله گری موفق و پایدار است.
۱. اصطلاحات پایه و مفاهیم اولیه فارکس
برای شروع فعالیت در بازار فارکس، آشنایی با اصطلاحات پایه و اساسی ترین واژگان این حوزه از اهمیت بالایی برخوردار است. این مفاهیم ستون فقرات درک ساختار و عملکرد بازار را تشکیل می دهند و بدون آن ها، پیشرفت در مراحل بعدی دشوار خواهد بود.
فارکس (Forex)
فارکس، مخفف عبارت انگلیسی Foreign Exchange، به بازار مبادلات ارزهای خارجی اشاره دارد. در این بازار، ارزهای کشورهای مختلف به صورت جفت معامله می شوند. ماهیت اصلی بازار فارکس، خرید یک ارز و همزمان فروش ارزی دیگر است. این بازار یک بازار فرابورس (OTC) و غیرمتمرکز است که به صورت ۲۴ ساعته و پنج روز در هفته (از دوشنبه تا جمعه) فعال است.
جفت ارز (Currency Pair)
در بازار فارکس، معاملات همواره بر اساس جفت ارزها انجام می شود. هر جفت ارز از دو واحد پولی تشکیل شده که ارزش یکی نسبت به دیگری سنجیده می شود. به عنوان مثال، در جفت ارز EUR/USD، یورو (EUR) به عنوان ارز پایه (Base Currency) و دلار آمریکا (USD) به عنوان ارز متقابل (Quote Currency) شناخته می شود. ارز پایه همواره ارز اول در جفت است و ارزش آن بر اساس ارز متقابل بیان می شود. یعنی قیمت EUR/USD 1.1000 به این معنی است که هر ۱ یورو برابر با ۱.۱۰۰۰ دلار آمریکاست.
جفت ارزهای اصلی (Majors)
جفت ارزهای اصلی به آن دسته از جفت ارزها گفته می شود که یک طرف آن ها دلار آمریکا (USD) باشد و بیشترین حجم معاملات و نقدینگی را در بازار فارکس به خود اختصاص می دهند. این جفت ارزها معمولاً دارای اسپرد (تفاوت قیمت خرید و فروش) کمتری هستند. مثال ها شامل EUR/USD، GBP/USD، USD/JPY، USD/CHF، USD/CAD و AUD/USD هستند.
جفت ارزهای فرعی/کراس (Minors/Crosses)
جفت ارزهای فرعی یا کراس، جفت ارزهایی هستند که دلار آمریکا در هیچ یک از دو طرف آن ها حضور ندارد. این جفت ارزها نیز حجم معاملات قابل توجهی دارند اما معمولاً نقدینگی آن ها کمتر از جفت ارزهای اصلی است و اسپرد بالاتری دارند. مثال ها شامل EUR/GBP، EUR/JPY و GBP/JPY هستند.
پیپ (Pip)
پیپ (Point In Percentage) کوچکترین واحد استاندارد برای اندازه گیری تغییرات قیمت در جفت ارزهای فارکس است. برای اکثر جفت ارزها، پیپ چهارمین رقم بعد از اعشار است (مثلاً در EUR/USD از ۱.۱۰۰۰ به ۱.۱۰۰۱، یک پیپ تغییر کرده است). اما برای جفت ارزهایی که ین ژاپن (JPY) در آن ها وجود دارد (مانند USD/JPY)، پیپ دومین رقم بعد از اعشار است (مثلاً از ۱۰۹.۰۵ به ۱۰۹.۰۶، یک پیپ تغییر کرده است). درک پیپ برای محاسبه سود و زیان حیاتی است.
پیپت (Pipette)
پیپت یا کسر پیپ، یک دهم یک پیپ است. این واحد دقیق تر برای نمایش نوسانات قیمتی استفاده می شود و در پلتفرم های معاملاتی با یک رقم اعشار اضافی (یعنی رقم پنجم بعد از اعشار برای بیشتر جفت ارزها و رقم سوم برای جفت ارزهای ین) نمایش داده می شود.
لات (Lot)
لات واحد اندازه گیری حجم معاملات در بازار فارکس است. حجم معامله شما مستقیماً بر ارزش هر پیپ و در نتیجه بر سود یا زیان شما تأثیر می گذارد.
- لات استاندارد (Standard Lot): برابر با ۱۰۰,۰۰۰ واحد از ارز پایه.
- مینی لات (Mini Lot): برابر با ۱۰,۰۰۰ واحد از ارز پایه (۰.۱ لات استاندارد).
- میکرو لات (Micro Lot): برابر با ۱,۰۰۰ واحد از ارز پایه (۰.۰۱ لات استاندارد).
به عنوان مثال، در یک لات استاندارد EUR/USD، هر حرکت یک پیپ معادل ۱۰ دلار تغییر در حساب شماست.
اسپرد (Spread)
اسپرد تفاوت بین قیمت خرید (Ask Price) و قیمت فروش (Bid Price) یک جفت ارز است. این تفاوت، هزینه اصلی معامله گری و در واقع کارمزد بروکر محسوب می شود. هرچه اسپرد کمتر باشد، هزینه ورود به معامله نیز کمتر است. اسپرد می تواند ثابت یا شناور باشد و در زمان های نوسان بالای بازار، اسپرد شناور افزایش می یابد.
قیمت خرید (Ask Price)
قیمت خرید، قیمتی است که معامله گر می تواند یک جفت ارز را با آن بخرد. این قیمت معمولاً بالاتر از قیمت فروش است و در پلتفرم های معاملاتی به رنگ قرمز یا با خطی جداگانه نمایش داده می شود. معامله گران برای ورود به پوزیشن خرید، از این قیمت استفاده می کنند.
قیمت فروش (Bid Price)
قیمت فروش، قیمتی است که معامله گر می تواند یک جفت ارز را با آن بفروشد. این قیمت معمولاً پایین تر از قیمت خرید است. معامله گران برای ورود به پوزیشن فروش، از این قیمت استفاده می کنند.
اهرم/لوریج (Leverage)
اهرم یا لوریج، ابزاری است که به معامله گر اجازه می دهد تا با سرمایه ای کمتر، حجم معاملات بسیار بزرگ تری را کنترل کند. به عنوان مثال، اهرم ۱:۱۰۰ به این معنی است که با ۱ دلار سرمایه خود می توانید ۱۰۰ دلار از بازار را کنترل کنید. اهرم مزایای زیادی در افزایش سود بالقوه دارد، اما خطرات آن در افزایش زیان بالقوه نیز قابل توجه است. استفاده نامناسب از اهرم، یکی از دلایل اصلی از دست رفتن سرمایه در میان معامله گران تازه کار است.
CFD (Contract For Difference)
CFD یا قرارداد برای تفاوت، نوعی ابزار مالی مشتقه است که به معامله گران اجازه می دهد تا بر روی تغییرات قیمت یک دارایی (مانند ارز، کالا، سهام یا شاخص) بدون نیاز به مالکیت فیزیکی آن دارایی معامله کنند. در فارکس، معاملات به صورت CFD انجام می شوند، یعنی شما یک ارز را به صورت فیزیکی نمی خرید و نمی فروشید، بلکه بر روی تفاوت قیمت آن در زمان ورود و خروج از معامله سود یا زیان می کنید.
بازار دوطرفه (Two-Way Market)
بازار دوطرفه به این معناست که معامله گران می توانند هم از افزایش قیمت (با خرید) و هم از کاهش قیمت (با فروش) سود کسب کنند. برخلاف بازارهای یک طرفه مانند بازار سنتی سهام (که در آن فقط از افزایش قیمت سود حاصل می شود)، در فارکس می توان با پیش بینی کاهش قیمت یک جفت ارز، آن را فروخت و در قیمت پایین تر خرید و از این تفاوت سود برد.
۲. اصطلاحات مربوط به معاملات و سفارش گذاری
پس از آشنایی با مفاهیم اولیه، گام بعدی درک اصطلاحات مرتبط با عملیات ترید و سفارش گذاری است. این اصطلاحات نحوه ورود، مدیریت و خروج از معاملات را تعیین می کنند.
ترید (Trade)
ترید به عمل خرید و فروش در بازارهای مالی گفته می شود. هرگاه یک معامله گر ارزی را بخرد و در زمان دیگری بفروشد، یا برعکس، یک ترید انجام داده است.
تریدر (Trader)
تریدر به فردی گفته می شود که در بازارهای مالی به خرید و فروش دارایی ها، مانند ارزها در بازار فارکس، مشغول است و به دنبال کسب سود از نوسانات قیمت است.
پوزیشن (Position)
پوزیشن به یک معامله باز در بازار اشاره دارد. زمانی که یک معامله گر دستوری را اجرا می کند و هنوز آن را نبسته است، گفته می شود که در یک پوزیشن قرار دارد. پوزیشن ها می توانند خرید (Long) یا فروش (Short) باشند.
اردر/سفارش (Order)
اردر یا سفارش، دستوری است که معامله گر برای خرید یا فروش یک جفت ارز به بروکر خود ارسال می کند. انواع مختلفی از سفارشات وجود دارد که هر یک برای شرایط خاصی طراحی شده اند.
Instant Execution (اجرای فوری)
این نوع سفارش به بروکر دستور می دهد که معامله را در همین لحظه و با قیمت لحظه ای بازار اجرا کند. اجرای فوری معمولاً برای معامله گرانی مناسب است که می خواهند بدون تأخیر وارد بازار شوند.
Pending Order (سفارش شرطی/معلق)
سفارشات شرطی، دستوراتی هستند که تحت شرایط خاصی (مثلاً رسیدن قیمت به یک سطح مشخص) در آینده اجرا می شوند. این نوع سفارش به معامله گر امکان می دهد تا بدون نیاز به نظارت مداوم بر بازار، در نقاط دلخواه خود وارد یا از معامله خارج شود.
- Buy Limit: سفارشی برای خرید در قیمتی پایین تر از قیمت فعلی بازار. زمانی استفاده می شود که معامله گر انتظار دارد قیمت تا یک سطح مشخص افت کند و سپس روند صعودی خود را از سر بگیرد.
- Sell Limit: سفارشی برای فروش در قیمتی بالاتر از قیمت فعلی بازار. زمانی کاربرد دارد که معامله گر انتظار دارد قیمت تا یک سطح مشخص صعود کند و سپس روند نزولی خود را آغاز کند.
- Buy Stop: سفارشی برای خرید در قیمتی بالاتر از قیمت فعلی بازار. معمولاً پس از شکست یک سطح مقاومت مهم، برای ورود به یک روند صعودی جدید استفاده می شود.
- Sell Stop: سفارشی برای فروش در قیمتی پایین تر از قیمت فعلی بازار. معمولاً پس از شکست یک سطح حمایت مهم، برای ورود به یک روند نزولی جدید استفاده می شود.
حد سود (Take Profit/TP)
حد سود یا TP، سطحی قیمتی است که معامله گر از پیش تعیین می کند تا در صورت رسیدن قیمت به آن، معامله به صورت خودکار با سود بسته شود. این ابزار برای مدیریت سود و جلوگیری از بازگشت قیمت پس از رسیدن به هدف اولیه استفاده می شود.
حد ضرر (Stop Loss/SL)
حد ضرر یا SL، سطحی قیمتی است که معامله گر از پیش تعیین می کند تا در صورت رسیدن قیمت به آن، معامله به صورت خودکار با ضرر بسته شود. هدف اصلی حد ضرر، محدود کردن میزان ضرر احتمالی و مدیریت ریسک سرمایه است. استفاده صحیح از حد ضرر، یکی از مهمترین اصول مدیریت سرمایه محسوب می شود.
ریسک فری (Risk-Free)
ریسک فری به وضعیتی اشاره دارد که معامله گر حد ضرر خود را به نقطه ورود (قیمت باز شدن معامله) یا حتی کمی بالاتر از آن جابجا می کند. با این کار، حتی اگر روند بازار تغییر کند، معامله گر مطمئن است که هیچ ضرر مالی متحمل نخواهد شد و حداقل سرمایه اولیه خود را حفظ می کند.
تریلینگ استاپ (Trailing Stop)
تریلینگ استاپ یک حد ضرر متحرک است که با حرکت قیمت در جهت سود، به صورت خودکار به سمت بالا (در پوزیشن خرید) یا پایین (در پوزیشن فروش) جابجا می شود. این ابزار به معامله گر کمک می کند تا سودهای خود را در یک روند قوی حفظ کند و در عین حال، از بازگشت ناگهانی قیمت و تبدیل سود به زیان جلوگیری نماید.
هجینگ (Hedging)
هجینگ به استراتژی بیمه کردن یک پوزیشن معاملاتی در برابر نوسانات نامطلوب بازار گفته می شود. در فارکس، هجینگ معمولاً با باز کردن یک پوزیشن مخالف با پوزیشن اصلی (مثلاً خرید و فروش همزمان یک جفت ارز) انجام می شود تا ریسک نوسانات شدید خنثی شود. این روش پیچیده است و به دانش و تجربه زیادی نیاز دارد.
کلام/بستن (Close)
بستن یا Close کردن یک معامله به معنای خروج از پوزیشن باز (خرید یا فروش) و نهایی کردن سود یا زیان آن معامله است. با بستن پوزیشن، مارجین بلوکه شده آزاد می شود و سود یا زیان به بالانس حساب اضافه می گردد.
فیل اور کیل (Fill or Kill/FOK)
این نوع سفارش به بروکر دستور می دهد که کل حجم سفارش را به صورت فوری و با قیمت مشخص شده اجرا کند، در غیر این صورت، سفارش به طور کامل لغو شود. FOK برای معامله گرانی که می خواهند از اجرای جزئی سفارش جلوگیری کنند و یا فقط در قیمت دقیق مورد نظرشان وارد معامله شوند، کاربرد دارد.
۳. اصطلاحات حساب معاملاتی و بروکرها
انتخاب صحیح بروکر و مدیریت مؤثر حساب معاملاتی، پایه های اصلی موفقیت در بازار فارکس هستند. درک اصطلاحات این بخش به معامله گران کمک می کند تا با شفافیت بیشتری با ارائه دهندگان خدمات مالی خود تعامل داشته باشند.
بروکر (Broker)
بروکر یک شرکت یا نهاد مالی واسطه است که امکان دسترسی معامله گران خرد را به بازار فارکس فراهم می کند. بروکرها پلتفرم های معاملاتی را ارائه داده و سفارشات معامله گران را به بازار منتقل می کنند. آن ها در ازای این خدمات، کارمزد یا اسپرد دریافت می کنند.
حساب دمو (Demo Account)
حساب دمو یک حساب آزمایشی است که بروکرها برای تمرین و یادگیری معامله گران ارائه می دهند. در این حساب، معامله گر با پول مجازی و در شرایط واقعی بازار معامله می کند، بدون آنکه ریسک از دست دادن سرمایه واقعی وجود داشته باشد. حساب دمو ابزاری عالی برای تست استراتژی ها و آشنایی با پلتفرم معاملاتی است.
بالانس (Balance)
بالانس به موجودی کل حساب معاملاتی شما در بروکر پس از بستن تمامی معاملات اشاره دارد. این مبلغ نشان دهنده سرمایه خالص شما بدون احتساب سود یا زیان معاملات باز است.
اکوئیتی (Equity)
اکوئیتی به موجودی لحظه ای حساب معاملاتی اشاره دارد که شامل بالانس حساب به علاوه سود یا زیان معاملات باز است. اکوئیتی نشان دهنده ارزش واقعی حساب شما در هر لحظه است و با نوسان قیمت در معاملات باز تغییر می کند.
مارجین (Margin)
مارجین به مبلغی از سرمایه شما اطلاق می شود که توسط بروکر برای باز نگه داشتن یک پوزیشن معاملاتی بلوکه می شود. این مبلغ وثیقه ای است که برای پوشش ریسک احتمالی بروکر در نظر گرفته می شود و با استفاده از اهرم، مقدار مارجین لازم کاهش می یابد.
فری مارجین (Free Margin)
فری مارجین یا مارجین آزاد، بخشی از سرمایه حساب است که برای معاملات باز بلوکه نشده و در هر لحظه برای باز کردن پوزیشن های جدید یا پوشش زیان های احتمالی در دسترس معامله گر قرار دارد. فرمول محاسبه آن: فری مارجین = اکوئیتی – مارجین.
مارجین لول (Margin Level)
مارجین لول نسبت اکوئیتی به مارجین به صورت درصدی است و نشان دهنده سلامت و قدرت حساب معاملاتی برای تحمل زیان های احتمالی است. فرمول محاسبه آن: مارجین لول = (اکوئیتی / مارجین) × ۱۰۰. هرچه این عدد بالاتر باشد، حساب شما وضعیت بهتری دارد.
مارجین کال (Margin Call)
مارجین کال هشداری است که از سوی بروکر به معامله گر داده می شود، زمانی که مارجین لول حساب به یک آستانه خاص (مثلاً ۵۰% یا ۱۰۰%) کاهش یابد. این هشدار به معنای این است که سرمایه آزاد شما برای پوشش زیان های بیشتر کافی نیست و باید یا سرمایه جدید واریز کنید یا پوزیشن های زیان ده خود را ببندید.
استاپ اوت لول (Stop Out Level)
استاپ اوت لول یک سطح بحرانی مارجین لول است که در صورت رسیدن حساب به آن، بروکر به صورت خودکار شروع به بستن پوزیشن های زیان ده معامله گر می کند تا حساب از ضررهای بیشتر محافظت شود و مارجین به سطح قابل قبولی بازگردد. این اقدام بدون اطلاع قبلی معامله گر صورت می گیرد و معمولاً آخرین راهکار برای جلوگیری از منفی شدن بالانس حساب است.
سوآپ/رول اور (Swap/Rollover)
سوآپ یا بهره شبانه، هزینه ای است که برای نگهداری پوزیشن های معاملاتی باز به مدت بیش از یک شب (پس از ساعت ۵ عصر به وقت نیویورک) اعمال می شود. این هزینه بر اساس تفاوت نرخ بهره بین دو ارزی که در یک جفت ارز معامله می شوند، محاسبه می گردد. سوآپ می تواند مثبت (دریافت سود) یا منفی (پرداخت هزینه) باشد. حساب های بدون سوآپ (اسلامی) نیز برای برخی معامله گران در دسترس است.
کمیسیون (Commission)
کمیسیون هزینه ای است که بروکر علاوه بر اسپرد، برای هر معامله از معامله گر دریافت می کند. این مدل بیشتر در حساب های ECN و STP رایج است که در آن ها اسپرد بسیار پایین یا حتی صفر است.
ریکوت (Requote)
ریکوت زمانی اتفاق می افتد که معامله گر یک سفارش را در قیمت مشخصی ثبت می کند، اما به دلیل نوسانات شدید بازار، بروکر نمی تواند سفارش را در آن قیمت اجرا کند و قیمت جدیدی را پیشنهاد می دهد. معامله گر باید این قیمت جدید را تأیید کند تا معامله انجام شود. ریکوت بیشتر در بروکرهای مارکت میکر و در زمان اخبار مهم اقتصادی دیده می شود.
اسلیپیج (Slippage)
اسلیپیج به تفاوت بین قیمت مورد انتظار برای اجرای یک سفارش و قیمت واقعی که سفارش در آن اجرا می شود، اشاره دارد. این پدیده معمولاً در بازارهای با نوسان بالا، زمان انتشار اخبار مهم یا در حجم معاملات زیاد رخ می دهد و می تواند باعث شود معامله در قیمتی متفاوت از آنچه انتظار می رفت، باز یا بسته شود.
پلتفرم معاملاتی (Trading Platform)
پلتفرم معاملاتی نرم افزاری است که توسط بروکرها ارائه می شود و به معامله گران امکان می دهد تا نمودارها را تحلیل کنند، سفارشات خود را ثبت نمایند، حساب خود را مدیریت کنند و تاریخچه معاملات را مشاهده کنند. متاتریدر (MetaTrader 4/5) محبوب ترین پلتفرم معاملاتی در بازار فارکس است.
انواع بروکرها
بروکرهای فارکس از مدل های تجاری متفاوتی برای اجرای سفارشات و کسب درآمد استفاده می کنند که شناخت آن ها برای انتخاب بروکر مناسب حیاتی است.
مارکت میکر (Market Maker/B-Book)
بروکر مارکت میکر (بازارساز)، خود به عنوان طرف مقابل معاملات تریدر عمل می کند. به این معنا که وقتی شما خریدار هستید، بروکر فروشنده است و برعکس. این بروکرها اغلب اسپردهای ثابت ارائه می دهند و ممکن است در شرایط نوسان بالا، ریکوت داشته باشند. برای کاربران ایرانی، انتخاب بروکرهای مارکت میکر معتبر بسیار مهم است، زیرا برخی از آن ها ممکن است در تضاد منافع قرار گرفته و به ضرر معامله گر عمل کنند. به همین دلیل، در انتخاب بروکر مناسب، شفافیت و سابقه آن اهمیت زیادی دارد.
بروکر A-Book
بروکرهای A-Book سفارشات معامله گران را مستقیماً به بازار واقعی (یا به تأمین کنندگان نقدینگی) ارسال می کنند. در این مدل، بروکر خود طرف معامله نیست و صرفاً یک واسطه است. درآمد آن ها از طریق اسپرد یا کمیسیون است و تضاد منافع با معامله گر وجود ندارد. این مدل شفافیت بالاتری دارد.
بروکر ECN (Electronic Communication Network)
بروکر ECN سفارشات را مستقیماً به یک شبکه ارتباط الکترونیکی ارسال می کند که در آن بانک ها، مؤسسات مالی بزرگ و سایر معامله گران نقدینگی خود را عرضه می کنند. این مدل دارای اسپرد بسیار پایین (گاهی صفر)، سرعت اجرای بالا، شفافیت کامل و دسترسی به عمق بازار است، اما معمولاً کمیسیون جداگانه برای هر معامله دریافت می کند.
بروکر STP (Straight Through Processing)
بروکر STP سفارشات معامله گران را بدون دخالت دستی و به صورت خودکار به تأمین کنندگان نقدینگی (که با بروکر STP ارتباط دارند) ارسال می کند. این مدل نیز بدون میز معاملاتی است، ریکوت کمتری دارد و اسپرد شناور ارائه می دهد که معمولاً کمی گسترده تر از ECN است و معمولاً کمیسیون جداگانه دریافت نمی شود.
تفاوت حساب ECN و STP
تفاوت اصلی این دو در نحوه اتصال به بازار و ساختار کارمزد است. هر دو شفافیت خوبی دارند، اما ECN شفافیت بیشتری در عمق بازار ارائه می دهد و معمولاً اسپرد کمتر با کمیسیون مجزا دارد، در حالی که STP اسپرد کمی بالاتر بدون کمیسیون مجزا ارائه می کند.
| ویژگی | حساب ECN | حساب STP |
|---|---|---|
| نحوه اجرای سفارش | مستقیم به شبکه نقدینگی | مستقیم به تامین کنندگان نقدینگی |
| اسپرد | بسیار پایین/صفر | شناور و رقابتی |
| کمیسیون | معمولا دارد | معمولا ندارد |
| عمق بازار | دسترسی دارد | دسترسی ندارد |
| سرعت اجرا | بسیار بالا | بالا |
حساب سنتی (Cent Account)
حساب سنتی نوعی حساب معاملاتی است که در آن موجودی حساب و حجم معاملات به جای دلار، به سنت محاسبه می شود. این حساب برای معامله گران تازه کار و با سرمایه کم بسیار مناسب است، زیرا به آن ها اجازه می دهد با حجم های بسیار کوچک تر و ریسک کمتر، تجربه معاملاتی کسب کنند.
شادو سازی بروکر (Broker Shadowing)
شادو سازی به معنای عملیات پنهان و غیرشفاف برخی بروکرها در دستکاری قیمت ها یا تأخیر در اجرای سفارشات به نفع خود و به ضرر معامله گر است. این پدیده بیشتر در بروکرهای مارکت میکر غیرمعتبر دیده می شود و می تواند به زیان های قابل توجهی برای تریدر منجر شود. معامله گران ایرانی باید در انتخاب بروکر به این نکته توجه ویژه داشته باشند.
حساب پم (PAMM Account)
PAMM مخفف Percentage Allocation Management Module است و به نوعی حساب سرمایه گذاری تحت مدیریت اشاره دارد. در این حساب، سرمایه گذاران می توانند پول خود را به یک مدیر حرفه ای (تریدر) بسپارند تا او با آن معامله کند و سود حاصله بر اساس سهم هر سرمایه گذار تقسیم شود. این حساب ها ریسک های خاص خود را دارند و باید با دقت انتخاب شوند.
۴. اصطلاحات تحلیل بازار
تحلیل بازار فارکس نیازمند شناخت مجموعه ای از اصطلاحات تخصصی است که به معامله گران کمک می کند تا حرکت های احتمالی قیمت را پیش بینی کنند و تصمیمات آگاهانه تری بگیرند.
تایم فریم (Timeframe)
تایم فریم به بازه زمانی اشاره دارد که نمودار قیمت در آن نمایش داده می شود (مانند ۱ دقیقه، ۵ دقیقه، ۱ ساعت، روزانه، هفتگی). انتخاب تایم فریم مناسب برای تحلیل و اجرای استراتژی معاملاتی بسیار مهم است، زیرا روندها و الگوها در تایم فریم های مختلف ممکن است متفاوت باشند.
نمودار کندل استیک (Candlestick Chart)
نمودار کندل استیک یکی از محبوب ترین انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال است که اطلاعاتی جامع از قیمت های باز شدن (Open)، بسته شدن (Close)، بالاترین (High) و پایین ترین (Low) قیمت را در یک بازه زمانی مشخص نمایش می دهد. هر کندل (شمع) از یک بدنه و دو سایه (فیتیله) تشکیل شده و الگوهای مختلف کندل استیک، سیگنال های مهمی از وضعیت بازار ارائه می دهند.
روند (Trend)
روند به جهت کلی حرکت قیمت در بازار اشاره دارد. سه نوع روند اصلی وجود دارد:
- روند صعودی (Uptrend): قیمت در حال افزایش است و قله ها و دره ها بالاتر از قله ها و دره های قبلی تشکیل می شوند.
- روند نزولی (Downtrend): قیمت در حال کاهش است و قله ها و دره ها پایین تر از قله ها و دره های قبلی تشکیل می شوند.
- روند خنثی (Sideways/Ranging): قیمت در یک محدوده مشخص در حال نوسان است و جهت خاصی ندارد.
خط روند (Trend Line)
خط روند خطی است که برای شناسایی و تأیید روند بازار بر روی نمودار رسم می شود. در روند صعودی، خط روند با اتصال نقاط کف (دره ها) و در روند نزولی با اتصال نقاط سقف (قله ها) رسم می شود و نشان دهنده جهت و شیب حرکت قیمت است.
حمایت (Support)
حمایت یک سطح قیمتی است که در آن انتظار می رود فشار خرید بر فشار فروش غلبه کرده و از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری کند. قیمت پس از رسیدن به این سطح، احتمالاً به سمت بالا بازخواهد گشت یا حداقل کاهش سرعت خواهد داشت.
مقاومت (Resistance)
مقاومت یک سطح قیمتی است که در آن انتظار می رود فشار فروش بر فشار خرید غلبه کرده و از افزایش بیشتر قیمت جلوگیری کند. قیمت پس از رسیدن به این سطح، احتمالاً به سمت پایین بازخواهد گشت یا حداقل افزایش سرعت نخواهد داشت.
پولبک (Pullback)
پولبک به بازگشت موقت قیمت به یک سطح شکسته شده (حمایت یا مقاومت) پس از عبور از آن، و سپس ادامه حرکت در جهت روند اصلی اشاره دارد. به عنوان مثال، اگر قیمت یک مقاومت را بشکند، ممکن است به آن سطح بازگردد و دوباره به عنوان حمایت از آن استفاده کند و سپس به صعود ادامه دهد.
پیوت (Pivot Points)
پیوت ها نقاط مهم بازگشتی در نمودار هستند که به طور معمول بر اساس قیمت های بالا، پایین و بسته شدن روز قبل محاسبه می شوند و می توانند به عنوان سطوح حمایت و مقاومت بالقوه در روز معاملاتی فعلی عمل کنند. پیوت ها به دو دسته ماژور (اصلی) و مینور (فرعی) تقسیم می شوند.
موج اصلاحی (Correction Wave)
موج اصلاحی به حرکت موقت قیمت در خلاف جهت روند اصلی بازار گفته می شود. این موج ها معمولاً کوتاه مدت تر و با شدت کمتری نسبت به موج های اصلی حرکت می کنند و بخشی از سود یا زیان ایجاد شده توسط موج قبلی را خنثی می کنند.
موج ایمپالس (Impulse Wave)
موج ایمپالس به حرکت قوی و سریع قیمت در جهت روند اصلی بازار گفته می شود. این موج ها نشان دهنده قدرت خریداران (در روند صعودی) یا فروشندگان (در روند نزولی) هستند و معمولاً با حجم معاملات بالا همراهند.
واگرایی (Divergence)
واگرایی زمانی رخ می دهد که حرکت قیمت در نمودار با حرکت یک اندیکاتور نوسان گر (مانند RSI یا MACD) همسو نباشد. این پدیده می تواند نشانه ای قوی از ضعف روند فعلی و احتمال برگشت آن باشد. واگرایی ها به دو نوع مثبت (Bullish) و منفی (Bearish) تقسیم می شوند.
کورولیشن/همبستگی (Correlation)
کورولیشن یا همبستگی، به میزان ارتباط و تأثیر حرکت قیمتی دو جفت ارز بر یکدیگر اشاره دارد. جفت ارزها می توانند همبستگی مثبت (با هم حرکت می کنند)، منفی (برخلاف هم حرکت می کنند) یا خنثی (ارتباطی ندارند) داشته باشند. آگاهی از همبستگی به مدیریت ریسک پورتفولیو کمک می کند.
گپ (Gap)
گپ به فضای خالی یا پرش ناگهانی قیمت در نمودار گفته می شود که در آن هیچ معامله ای انجام نشده است. گپ ها معمولاً در زمان بازگشایی بازار پس از تعطیلات یا پس از انتشار اخبار مهم اقتصادی رخ می دهند.
اشباع خرید/فروش (Overbought/Oversold)
اشباع خرید به وضعیتی در بازار اشاره دارد که قیمت یک جفت ارز بیش از حد افزایش یافته و انتظار می رود به زودی کاهش یابد. اشباع فروش نیز به وضعیتی اشاره دارد که قیمت بیش از حد کاهش یافته و انتظار می رود به زودی افزایش یابد. این وضعیت ها معمولاً با استفاده از اندیکاتورهای نوسان گر مانند RSI شناسایی می شوند.
سشن های معاملاتی (Trading Sessions)
سشن های معاملاتی به زمان های فعالیت بازارهای مالی بزرگ جهان (مانند سشن سیدنی، توکیو، لندن و نیویورک) اشاره دارند. درک این سشن ها برای معامله گران مهم است، زیرا حجم معاملات و نوسانات قیمت در جفت ارزهای مرتبط با هر منطقه، در طول ساعات کاری آن سشن افزایش می یابد.
کد ارز (Currency Code)
کد ارز، یک نماد سه حرفی استاندارد است که برای شناسایی هر ارز فیات در بازار فارکس استفاده می شود (مانند USD برای دلار آمریکا، EUR برای یورو، GBP برای پوند انگلیس). دو حرف اول معمولاً نشان دهنده کشور و حرف سوم نشان دهنده نام ارز است.
ارزهای جامد (Liquid Currencies)
ارزهای جامد به ارزهایی با نقدینگی بالا و حجم معاملات بسیار زیاد اشاره دارند. این ارزها امکان خرید و فروش سریع با کمترین اسپرد را فراهم می کنند و معمولاً شامل دلار آمریکا، یورو، ین ژاپن، پوند انگلیس و فرانک سوئیس هستند.
سوپلای و دمند (Supply and Demand Zones)
نواحی عرضه و تقاضا، مناطق قیمتی در نمودار هستند که در آن ها تعادل بین خریداران (تقاضا) و فروشندگان (عرضه) به هم می خورد و احتمال بازگشت یا تغییر روند قیمت افزایش می یابد. این نواحی می توانند به عنوان حمایت و مقاومت قدرتمند عمل کنند.
ایچیموکو (Ichimoku)
ایچیموکو یک اندیکاتور تحلیل تکنیکال جامع است که اطلاعات مختلفی از جمله روند، حمایت، مقاومت و مومنتوم را در یک نگاه ارائه می دهد. این اندیکاتور از چندین خط و یک ابر (Kumo) تشکیل شده که هر یک نقش خاص خود را در تحلیل بازار دارند.
امواج الیوت (Elliott Waves)
نظریه امواج الیوت یک روش تحلیل تکنیکال است که بر اساس الگوهای تکرارشونده در حرکت قیمت بازار استوار است. این نظریه بیان می کند که قیمت ها در الگوهای موجی حرکت می کنند که از امواج محرک (Impulse) و امواج اصلاحی (Corrective) تشکیل شده اند. شناخت این الگوها می تواند به پیش بینی روندهای آینده کمک کند.
های پرایس (High Price) و لو پرایس (Low Price)
های پرایس به بالاترین قیمتی اشاره دارد که یک جفت ارز در یک بازه زمانی مشخص (تایم فریم) به آن رسیده است. لو پرایس نیز به پایین ترین قیمتی اشاره دارد که یک جفت ارز در همان بازه زمانی به آن دست یافته است. این نقاط برای شناسایی سطوح مهم و الگوهای کندل استیک حیاتی هستند.
۵. اصطلاحات استراتژی و مدیریت ریسک
موفقیت پایدار در فارکس بدون استراتژی های معاملاتی منظم و مدیریت ریسک صحیح امکان پذیر نیست. درک این اصطلاحات به معامله گران کمک می کند تا با رویکردی منطقی و حرفه ای، سرمایه خود را حفظ و سودآوری خود را بهینه کنند.
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)
تحلیل تکنیکال روشی برای پیش بینی حرکت های آینده قیمت بر اساس مطالعه داده های گذشته بازار، به ویژه نمودارها و اندیکاتورها است. تکنیکالیست ها معتقدند که تاریخ تمایل به تکرار دارد و با شناسایی الگوها و روندهای گذشته، می توان نقاط ورود و خروج مناسب را تعیین کرد.
تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis)
تحلیل فاندامنتال به مطالعه عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که می توانند بر عرضه و تقاضای یک ارز تأثیر بگذارند، می پردازد. فاندامنتالیست ها اخبار اقتصادی، گزارش های بانک های مرکزی، نرخ بهره و داده های اشتغال را بررسی می کنند تا ارزش ذاتی یک ارز را ارزیابی و جهت حرکت آن را پیش بینی کنند.
استراتژی معاملاتی (Trading Strategy)
استراتژی معاملاتی یک برنامه مدون و جامع است که شامل قوانین و دستورالعمل های مشخص برای ورود به معاملات، خروج از آن ها، مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه است. یک استراتژی موفق باید با شخصیت و سبک معاملاتی تریدر همخوانی داشته باشد و بر اساس بک تستینگ (آزمایش در گذشته) تأیید شده باشد.
مدیریت ریسک (Risk Management)
مدیریت ریسک فرآیندی است برای شناسایی، ارزیابی و کنترل خطراتی که می تواند بر سرمایه معامله گر تأثیر منفی بگذارد. این شامل تعیین حد ضرر مناسب، انتخاب حجم معاملاتی متناسب با سرمایه و توزیع سرمایه در پوزیشن های مختلف است. مدیریت ریسک برای حفظ سرمایه و جلوگیری از زیان های بزرگ، حیاتی است.
مدیریت سرمایه (Money Management)
مدیریت سرمایه بخشی از مدیریت ریسک است که بر نحوه تخصیص سرمایه به معاملات مختلف و تعیین حجم مناسب برای هر پوزیشن تمرکز دارد. هدف آن، به حداکثر رساندن سود و به حداقل رساندن ریسک در طول زمان است. این شامل تعیین درصد مشخصی از سرمایه برای هر معامله و محاسبه ارزش پیپ است.
ریوارد به ریسک (Risk-to-Reward Ratio)
ریوارد به ریسک (نسبت پاداش به ریسک) معیاری است که سود بالقوه یک معامله را در برابر زیان بالقوه آن اندازه گیری می کند. به عنوان مثال، نسبت ۱:۲ به این معناست که معامله گر به ازای هر ۱ واحد ریسک، انتظار ۲ واحد سود دارد. انتخاب معاملات با نسبت ریوارد به ریسک بالا، یکی از اصول معامله گری حرفه ای است.
تارگت/هدف (Target)
تارگت یا هدف، به سطح قیمتی مشخصی اشاره دارد که معامله گر انتظار دارد قیمت به آن برسد و در آن نقطه، معامله را با سود ببندد (همان حد سود).
تکنیکالیست/چارتیست (Technical Analyst/Chartist)
تکنیکالیست یا چارتیست به فردی اطلاق می شود که برای تحلیل بازار و پیش بینی حرکت های قیمت، عمدتاً از تحلیل تکنیکال، نمودارها و اندیکاتورها استفاده می کند.
فاندامنتالیست (Fundamental Analyst)
فاندامنتالیست به فردی گفته می شود که برای تحلیل بازار و پیش بینی حرکت های قیمت، بر عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تمرکز دارد و به ارزش ذاتی دارایی ها توجه می کند.
اسکالپ (Scalping)
اسکالپ یک استراتژی معاملاتی کوتاه مدت است که در آن معامله گر به دنبال کسب سودهای کوچک و مکرر از نوسانات لحظه ای قیمت است. اسکالپرها معاملات خود را در بازه های زمانی بسیار کوتاه (چند دقیقه یا حتی چند ثانیه) باز و بسته می کنند. این روش نیازمند سرعت عمل بالا، تجربه و کنترل احساسات قوی است و ریسک بالایی دارد.
اسکالپر (Scalper)
اسکالپر فردی است که از استراتژی معاملاتی اسکالپینگ استفاده می کند. این معامله گران به دلیل حجم بالای معاملات در زمان کوتاه، به کارمزد (اسپرد) پایین و سرعت اجرای سفارش اهمیت زیادی می دهند.
سوئینگ تریدینگ (Swing Trading)
سوئینگ تریدینگ یک استراتژی معاملاتی میان مدت است که در آن معامله گر به دنبال کسب سود از نوسانات قیمت در بازه های زمانی چند ساعته تا چند روزه است. سوئینگ تریدرها بر اساس تحلیل تکنیکال و شناسایی نقاط بازگشت روند (Swing High/Low) وارد معامله می شوند.
لانگ ترم (Long-term Trading)
لانگ ترم تریدینگ یا معامله گری بلندمدت، استراتژی است که در آن معامله گر پوزیشن های خود را برای هفته ها، ماه ها یا حتی سال ها باز نگه می دارد. این روش بیشتر بر تحلیل فاندامنتال و روندهای کلان اقتصادی تکیه دارد و نیاز به صبر و تحمل نوسانات کوتاه مدت دارد.
شورت ترم (Short-term Trading)
شورت ترم تریدینگ یا معامله گری کوتاه مدت، شامل استراتژی هایی است که پوزیشن ها برای چند دقیقه تا چند ساعت یا حداکثر یک روز باز می مانند. این روش شامل اسکالپینگ و دی تریدینگ (معامله گری روزانه) است و نیازمند تحلیل سریع و واکنش به تغییرات لحظه ای بازار است.
بک تست (Backtesting)
بک تست فرآیند آزمایش یک استراتژی معاملاتی با استفاده از داده های تاریخی قیمت است. هدف از بک تست، ارزیابی عملکرد گذشته استراتژی، شناسایی نقاط قوت و ضعف آن، و تخمین سودآوری و ریسک های احتمالی در آینده است.
دراداون (Drawdown)
دراداون به حداکثر افت حساب معاملاتی از یک نقطه اوج تا یک نقطه پایین تر، پیش از آنکه حساب به اوج جدیدی برسد، اشاره دارد. این اصطلاح برای ارزیابی ریسک و عملکرد یک استراتژی معاملاتی یا یک مدیر حساب استفاده می شود و نشان می دهد که حساب در بدترین حالت چقدر ضرر را تجربه کرده است.
۶. اصطلاحات روانشناسی معامله گری
روانشناسی معامله گری نقش حیاتی در موفقیت یا شکست تریدرها دارد. کنترل احساسات و تصمیم گیری منطقی در شرایط پرفشار بازار، مهارت هایی هستند که با شناخت این اصطلاحات تقویت می شوند.
ترس (Fear)
ترس یکی از قوی ترین احساسات در معامله گری است که می تواند منجر به تصمیمات غیرمنطقی شود. ترس از دست دادن سرمایه، ترس از ضرر بیشتر یا ترس از دست دادن فرصت، می تواند معامله گر را وادار به بستن زودهنگام معاملات سودده یا باز نگه داشتن معاملات زیان ده کند.
طمع (Greed)
طمع نیز احساسی مخرب است که معامله گر را به دنبال سودهای بزرگ و غیرواقعی سوق می دهد. طمع می تواند باعث شود معامله گر حد سود خود را بیش از حد بالا ببرد، حجم معاملات را افزایش دهد یا وارد پوزیشن های پرخطر شود که در نهایت منجر به ضرر می گردد.
فومو (FOMO – Fear Of Missing Out)
فومو، ترس از دست دادن فرصت (Fear Of Missing Out) است و زمانی رخ می دهد که معامله گر به دلیل مشاهده رشد سریع قیمت یک دارایی، بدون تحلیل کافی و تنها بر اساس هیجان، وارد معامله می شود تا از سود احتمالی جا نماند. این احساس اغلب منجر به ورود به معاملات در نقاط نامناسب و با ریسک بالا می شود.
نظم ذهنی (Mental Discipline)
نظم ذهنی به توانایی معامله گر در پایبندی به برنامه و استراتژی معاملاتی خود، کنترل احساسات (ترس، طمع، فومو) و تصمیم گیری منطقی و بدون هیجان، حتی در شرایط پر استرس بازار، اشاره دارد. نظم ذهنی، ستون اصلی معامله گری موفق و پایدار است.
بازار خرسی (Bear Market)
بازار خرسی به روندی اطلاق می شود که در آن قیمت ها به طور مداوم در حال کاهش هستند و احساسات منفی و ناامیدی بر بازار حاکم است. در این بازار، فروشندگان قدرت بیشتری دارند و سرمایه گذاران انتظار کاهش بیشتر قیمت ها را دارند.
بازار گاوی (Bull Market)
بازار گاوی به روندی اطلاق می شود که در آن قیمت ها به طور مداوم در حال افزایش هستند و احساسات مثبت و امیدواری بر بازار حاکم است. در این بازار، خریداران قدرت بیشتری دارند و سرمایه گذاران انتظار افزایش بیشتر قیمت ها را دارند.
تله خرسی (Bear Trap)
تله خرسی به وضعیتی اطلاق می شود که پس از یک روند نزولی یا در حین آن، قیمت به یک سطح حمایت مهم می رسد و به طور کاذب آن را می شکند تا معامله گران را به ورود به پوزیشن های فروش ترغیب کند. اما پس از این شکست کاذب، قیمت به سرعت بازمی گردد و در جهت صعودی حرکت می کند و فروشندگان را در ضرر گرفتار می سازد.
تله گاوی (Bull Trap)
تله گاوی به وضعیتی اطلاق می شود که پس از یک روند صعودی یا در حین آن، قیمت به یک سطح مقاومت مهم می رسد و به طور کاذب آن را می شکند تا معامله گران را به ورود به پوزیشن های خرید ترغیب کند. اما پس از این شکست کاذب، قیمت به سرعت بازمی گردد و در جهت نزولی حرکت می کند و خریداران را در ضرر گرفتار می سازد.
۷. اصطلاحات پیشرفته و متفرقه
در کنار مفاهیم پایه، برخی اصطلاحات پیشرفته تر و متفرقه نیز وجود دارند که درک آن ها می تواند به تریدرهای حرفه ای در بهینه سازی استراتژی ها و عمق بخشیدن به تحلیل ها کمک کند.
وال استریت (Wall Street)
وال استریت نام خیابانی در منهتن نیویورک است که از لحاظ تاریخی به عنوان مرکز بازارهای مالی ایالات متحده و جهان شناخته می شود. این نام اغلب به صورت نمادین برای اشاره به کل صنعت مالی آمریکا و موسسات بزرگ مالی به کار می رود.
بیل ویلیامز (Bill Williams)
بیل ویلیامز یکی از معامله گران و نویسندگان مشهور بازارهای مالی است که تئوری ها و اندیکاتورهای خاص خود را توسعه داده است. رویکرد او بر پایه روانشناسی بازار و تحلیل ساختار پیچیدگی های آن است و اندیکاتورهایی مانند فراکتال ها (Fractals) و آلیگاتور (Alligator) از ابداعات او هستند.
کاترپیلار (Caterpillar)
کاترپیلار یک روش تحلیل چند تایم فریمی است که به معامله گر کمک می کند تا با بررسی همزمان چندین تایم فریم، دید جامع تری از روند بازار به دست آورد و نقاط ورود و خروج دقیق تری را شناسایی کند. این روش از ابزارهای خاص خود برای همگام سازی تایم فریم ها بهره می برد.
پیپ ولیو (Pip Value)
پیپ ولیو یا ارزش هر پیپ، مقدار پولی است که با حرکت یک پیپ در قیمت یک جفت ارز، به سود یا زیان معامله گر اضافه یا از آن کم می شود. این مقدار به حجم معامله (لات) و ارز متقابل جفت ارز بستگی دارد و محاسبه دقیق آن برای مدیریت ریسک و سرمایه حیاتی است.
لیکوئیدیتی (Liquidity)
لیکوئیدیتی یا نقدشوندگی، به سهولت و سرعتی اشاره دارد که می توان یک دارایی را بدون تأثیر قابل توجه بر قیمت آن، خرید یا فروخت. در بازار فارکس، جفت ارزهای اصلی دارای نقدینگی بسیار بالایی هستند که امکان اجرای سریع سفارشات با اسپرد کم را فراهم می کند.
فیدینگ (Feeding)
فیدینگ در اصطلاح عمومی به فرآیند ارسال سفارشات معاملاتی از پلتفرم بروکر به بازار بین بانکی یا تأمین کنندگان نقدینگی اشاره دارد. سرعت و کارایی فرآیند فیدینگ، مستقیماً بر سرعت اجرای سفارش و کیفیت معاملاتی تأثیر می گذارد.
نتیجه گیری
تسلط بر اصطلاحات فارکس، سنگ بنای موفقیت در این بازار پویا و پیچیده است. از مفاهیم پایه ای مانند پیپ و لات گرفته تا اصطلاحات تخصصی تحلیل تکنیکال و فاندامنتال، هر واژه دریچه ای جدید به درک عمیق تر سازوکارهای بازار می گشاید. این مقاله تلاش کرد تا با رویکردی جامع و تخصصی، این واژگان را به زبانی ساده تبیین کند تا معامله گران در هر سطحی بتوانند با اطمینان و آگاهی بیشتری قدم در این عرصه بگذارند. آموزش مستمر و تمرین کاربردی این مفاهیم، کلید تبدیل دانش تئوری به مهارت عملی است. با تجهیز خود به این زبان مشترک بازار، مسیر دستیابی به اهداف مالی در فارکس هموارتر خواهد شد.
سوالات متداول
مهم ترین اصطلاحات فارکس برای شروع کدامند؟
برای شروع، اصطلاحاتی مانند جفت ارز، پیپ، لات، اسپرد، اهرم، مارجین، حد سود (TP) و حد ضرر (SL) از اساسی ترین مفاهیم هستند که باید با آن ها آشنا شوید.
تفاوت پیپ و لات چیست و چگونه محاسبه می شوند؟
پیپ کوچکترین واحد تغییر قیمت در جفت ارزهاست (معمولاً ۰.۰۰۰۱ قیمت). لات واحد حجم معامله است (۱ لات استاندارد = ۱۰۰,۰۰۰ واحد ارز پایه). ارزش پیپ به حجم لات بستگی دارد؛ مثلاً در ۱ لات EUR/USD، هر پیپ معادل ۱۰ دلار است.
اهرم یا لوریج در فارکس به چه معناست و چه خطراتی دارد؟
اهرم به معامله گر اجازه می دهد با سرمایه کمتر، حجم معاملات بزرگ تری را کنترل کند (مثلاً ۱:۱۰۰). خطر اصلی آن، افزایش چشمگیر زیان های احتمالی در صورت حرکت نامطلوب بازار است.
چرا انتخاب بروکر مناسب مهم است و انواع بروکرها کدامند؟
انتخاب بروکر مناسب بر شفافیت، هزینه ها (اسپرد و کمیسیون) و سرعت اجرای معاملات تأثیر مستقیم دارد. انواع اصلی بروکرها شامل مارکت میکر (خود طرف معامله)، ECN (اتصال مستقیم به بازار) و STP (ارسال مستقیم سفارش به تأمین کنندگان نقدینگی) هستند.
مارجین کال و استاپ اوت به چه معناست؟
مارجین کال هشدار بروکر است که سرمایه آزاد شما کم شده و باید پول واریز کنید یا پوزیشن ببندید. استاپ اوت سطح بحرانی تری است که در آن بروکر به صورت خودکار پوزیشن های شما را می بندد تا حساب از ضرر بیشتر محافظت شود.
حد سود (TP) و حد ضرر (SL) چگونه تعیین می شوند؟
حد سود (Take Profit) و حد ضرر (Stop Loss) بر اساس تحلیل تکنیکال (مانند سطوح حمایت و مقاومت، الگوهای قیمتی) و استراتژی معاملاتی شما تعیین می شوند تا سودهای احتمالی را تضمین و زیان ها را محدود کنند.
تحلیل تکنیکال و فاندامنتال چه تفاوتی دارند؟
تحلیل تکنیکال بر اساس مطالعه نمودارهای قیمت، الگوها و اندیکاتورهای گذشته، آینده قیمت را پیش بینی می کند. تحلیل فاندامنتال بر اساس بررسی عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی (مانند نرخ بهره، اخبار اقتصادی) به پیش بینی حرکت های ارز می پردازد.
اسپرد و کمیسیون در فارکس چیست؟
اسپرد تفاوت بین قیمت خرید و فروش یک جفت ارز و اصلی ترین کارمزد بروکر است. کمیسیون نیز هزینه اضافی است که برخی بروکرها، به ویژه در حساب های ECN، برای هر معامله دریافت می کنند.
بازار دو طرفه به چه معناست؟
بازار دو طرفه به این معنی است که شما می توانید هم از افزایش قیمت (با خرید) و هم از کاهش قیمت (با فروش) یک جفت ارز سود کسب کنید، برخلاف بازارهای یک طرفه که تنها از افزایش قیمت سود می برند.
حساب دمو چه کاربردی دارد؟
حساب دمو یک حساب آزمایشی با پول مجازی است که به معامله گران اجازه می دهد بدون ریسک مالی، استراتژی های خود را تمرین کرده، با پلتفرم آشنا شوند و مهارت های معاملاتی خود را در شرایط واقعی بازار توسعه دهند.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "اصطلاحات فارکس به زبان ساده | هر آنچه برای شروع نیاز دارید" هستید؟ با کلیک بر روی ارز دیجیتال، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "اصطلاحات فارکس به زبان ساده | هر آنچه برای شروع نیاز دارید"، کلیک کنید.