مرد جنایتکار برای پنهان کردن راز آدم‌کشی، برادر مقتول را هم به قتل رساند

هنر مدرسه:

مردی که برای سرپوش گذاشتن بر قتل برادر مردی را کشته بود در دو فقره قتل در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.

یک سال پیش پلیس از ناپدید شدن مردی که در کارگاهی در شرق تهران کار می کرد مطلع شد. خانواده بهرام گفتند چند روزی است که مفقود شده است. تحقیقات برای یافتن بهرام آغاز شد، اما به جایی نرسید و همکارانش گفتند که از او اطلاعی ندارند.

چند روز بعد بهزاد برادر بهرام برای جستجوی برادرش وارد تهران می شود اما او نیز ناگهان ناپدید می شود و ماموران متوجه می شوند که احتمالا هر دو برادر به همین دلیل مفقود شده اند.

پدر این دو برادر گفت: وقتی بهرام مفقود شد، برادرش بهزاد از شهرستان به تهران آمد تا از او سرنخی پیدا کند. او می خواست به کارگاه برود و دوربین های امنیتی را چک کند، اما دیگر خبری از او نشد.

با مراجعه پلیس به کارگاه، مشخص شد که حافظه دوربین یک ماه پیش از کارگاهی که دو برادر در آن حضور داشتند، پاک شده است.

وقتی ماموران پلیس به این موضوع مشکوک شدند، تصاویر دوربین های مداربسته کارگاه همسایه را بررسی کردند و متوجه شدند که بهروز با خودروی خود وارد کارگاه برادرش شده اما هرگز از آن خارج نشده است.

همین سرنخ برای بازجویی از احسان همکار بهرام، صاحب کارگاه کافی بود.

این مرد گفت: من و بهرام کارگاه را به صورت مشارکتی راه اندازی کردیم و هیچ فرقی بین ما نبود. من از سرنوشت این دو برادر اطلاعی ندارم.

اگرچه این مرد مدعی بود از سرنوشت دو برادر اطلاعی ندارد، اما ماموران از کارگر 42 ساله کارگاه به نام مهران بازجویی کردند.

مهران به قتل دو برادر اعتراف می کند و می گوید که این کار را با کمک احسان انجام داده است.

احسان به ماموران گفت که نقشی در قتل نداشته اما مهران مدعی شد که احسان او را مجبور به کشتن بهرام کرده است.

پس از تکمیل تحقیقات و صدور برگه اتهام، پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال می شود. در جلسه ای که در شعبه 13 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، ابتدا کیفرخواست دو متهم قرائت شد. سپس والدین این دو برادر در جایگاه قرار گرفتند و خواستار مجازات قصاص شدند.

نوبت به مهران که رسید، اتهام قتل را پذیرفت و گفت: بین بهرام و احسان اختلاف شد. احسان به من گفت اگر بهرام را بکشم 20 میلیون تومان به من می دهد و من هم قبول کردم چون مشکل مالی داشتم. من این کار را با کمک دوستم دیوید انجام دادم.

متهم گفت: بهرام را از روی عمد کشتم و با همدستی داوود ماشینش را پشت فرمان در بزرگراه امام علی (ع) انداختم و جسدش را آتش زدم. چند روز از ماجرا گذشت که برادر بهرام به کارگاه آمد و گفت می خواهد دوربین های مداربسته را ببیند. اول دستی به سرش زدم اما اصرار کرد. متوجه شدم که نمی توانم از شر او خلاص شوم، او را با شلیک گلوله کشتم تا برادرش را تحت تعقیب قرار ندهد.

وی در توضیح ماجرا گفت: برای کار از شهرستان به تهران آمدم و چهار سال در کارگاه تراشکاری کار می کردم. ماهانه یک میلیون و 800 هزار تومان حقوق می گرفتم و این مبلغ کفاف زندگی ام را نمی داد. همسر و فرزندانم در شهر زندگی می کردند و وضع مالی ما خوب نبود. تا اینکه یک روز احسان پیشنهاد خوبی داد و گفت 20 میلیون تومان به من می دهد تا بهرام را که شریک کارگاه و صاحب طبقه همکفش بود بکشم. او بعد از اجرای نقشه ترور به من قول پول بیشتری داد. من هم قبول کردم. به مرز تهران رفتم و یک اسلحه و پنج فشنگ به قیمت 20 میلیون تومان خریدم. 20 میلیونی که کارفرما به من داد تماماً خرج رفت و آمد و خرید اسلحه شد، اما او قول داد پس از اجرای نقشه ترور برای تغییر زندگی من، پول خوبی به من بدهد.

وی ادامه داد: یک ماه اسلحه را در طبقه بالا در کارگاه مخفی کردم و به دنبال فرصت مناسبی برای کشتن بودم تا اینکه یک شب احسان من و داوود و کارگر دیگری به نام بهرام را به باغ خود در مرجان آباد دعوت کرد. او می خواهد نقشه قتل را در راه اجرا کند. با اسلحه ای که در راه خریدم به سر بهرام شلیک کردم. شیشه جلوی ماشین شکسته است. من خیلی ترسیده بودم. ماشین را متوقف کردیم و بعد با دوستم تماس گرفتم و از او خواستم ماشین دیگری بیاورد. ماشین بهرام را هم جایی گذاشتیم. از اتفاقی که افتاد خیلی ترسیدم.

گفت: سپس جنازه را در تنه گذاشتیم و با هیزم هایی که قبلاً در کارگاه با داوود جمع کرده بودیم آتش زدیم. بعد از مدتی که برادرش آمد، از ترس برادرش را کشتم.

وقتی احسان به او مراجعه کرد، اتهامات را رد کرد و گفت: واقعاً نمی دانم چه اتفاقی افتاده است. اصلا حواسم نبود. من با بهرام مشکلی نداشتم. مهران یک بار از من دزدی کرد و من او را اخراج کردم. سپس خود فروشنده را معرفی کرد و من اموالم را گرفتم. وقتی این اتفاق افتاد مهران با التماس برگشت اما من از او چیزی نخواستم.

این بار داوود از دست داشتن در قتل تبرئه شد.

سرانجام پس از پایان دفاعیات هر دو متهم، قضات جلسه را به تعویق انداختند تا تحقیقات درباره نقش داوود در این پرونده به پایان برسد.