خلاصه کتاب مردی که خودش را تا کرد: هر آنچه باید بدانید | دیوید جرولد

خلاصه کتاب مردی که خودش را تا کرد: هر آنچه باید بدانید | دیوید جرولد

خلاصه کتاب مردی که خودش را تا کرد ( نویسنده دیوید جرولد )

کتاب «مردی که خودش را تا کرد» اثر دیوید جرولد، نه تنها یک داستان سفر در زمان است، بلکه کاوشی عمیق در ابعاد هویت، جبر و اختیار، و پیچیدگی های وجود انسان به شمار می رود. این اثر با سبکی نوآورانه و روایتی منحصر به فرد، خواننده را به سفری در لایه های پنهان ذهن و مفهوم زمان دعوت می کند.

در دنیای ادبیات علمی-تخیلی، آثاری وجود دارند که مرزهای ژانر را درمی نوردند و به قلمرو فلسفه و روانشناسی گام می نهند. «مردی که خودش را تا کرد» نوشته دیوید جرولد، بی شک یکی از همین آثار است. این رمان که نخستین بار در سال ۱۹۷۳ منتشر شد، نه تنها به دلیل طرح داستانی بدیع خود مورد توجه قرار گرفت، بلکه به سبب رویکرد عمیقش به مفاهیم بنیادین هستی، جایگاه ویژه ای در میان آثار کلاسیک علمی-تخیلی کسب کرده است. جرولد در این کتاب، با بهره گیری از ایده سفر در زمان، پرسش هایی اساسی را درباره مفهوم «خود»، ماهیت انتخاب، و پیامدهای بی پایان تصمیمات ما مطرح می کند.

این مقاله با هدف ارائه یک خلاصه جامع و تحلیلی از این کتاب نگاشته شده است. ما به بررسی زندگی و آثار دیوید جرولد به عنوان خالق این اثر، خلاصه ای دقیق از خط سیر داستان، و واکاوی لایه های عمیق فلسفی آن خواهیم پرداخت. همچنین، سبک روایی خاص و نوآورانه کتاب را تحلیل کرده و نقاط قوت و دیدگاه های مختلفی که نسبت به این اثر وجود دارد را مورد ارزیابی قرار می دهیم. هدف نهایی، ارائه یک درک کامل از «مردی که خودش را تا کرد» است؛ اثری که فراتر از یک سرگرمی صرف، به تأمل وامی دارد و خواننده را به چالش می کشد.

دیوید جرولد: آفرینشگری فراتر از زمان و مکان

دیوید جرولد، نویسنده آمریکایی، نامی آشنا در محافل ادبیات علمی-تخیلی است که نه تنها به واسطه رمان هایش، بلکه به خاطر مشارکت های برجسته اش در نگارش فیلم نامه های تلویزیونی، به ویژه برای مجموعه پرطرفدار «استار ترک» (Star Trek)، شهرت جهانی یافته است. جرولد که فعالیت حرفه ای خود را در سنین جوانی آغاز کرد، به سرعت توانست با دیدگاه های نوآورانه و ذهنی خلاق، جای پای خود را در این ژانر محکم کند.

جرولد در سال ۱۹۷۲، یک سال پیش از انتشار «مردی که خودش را تا کرد»، با نگارش رمانی تحت عنوان «وقتی هارلی یکی بود»، به یکی از اولین نویسندگانی تبدیل شد که مفهوم ویروس کامپیوتری را در ادبیات مطرح کرد؛ ایده ای پیشرو که نشان دهنده بینش او نسبت به پیشرفت های فناوری و تأثیرات آن بر جامعه بود. این ویژگی های فکری، یعنی پیش بینی آینده و کندوکاو در پیامدهای فناوری و علم، از دغدغه های اصلی او در سراسر کارنامه ادبی اش محسوب می شوند.

آثار دیوید جرولد بارها نامزد و برنده جوایز معتبر ادبیات علمی-تخیلی شده اند. رمان «مردی که خودش را تا کرد» نیز که در سال ۱۹۷۳ منتشر شد، نامزدی جایزه هوگو (Hugo Award) و نبولا (Nebula Award) را برای او به ارمغان آورد. این نامزدی ها گواهی بر اهمیت و تأثیرگذاری این اثر در زمان خود و سال های پس از آن است. سبک نوشتاری جرولد اغلب با ترکیبی از دقت علمی، عمق روانشناختی و روایت های پیچیده شناخته می شود. او از داستان های علمی-تخیلی به عنوان ابزاری برای بررسی مفاهیم فلسفی، مسائل اجتماعی و پرسش های وجودی بهره می برد، که این رویکرد در «مردی که خودش را تا کرد» به اوج خود می رسد.

تمرکز جرولد بر پیچیدگی های علمی و اجتماعی، او را به نویسنده ای متمایز تبدیل کرده است. او نه تنها به طرح های داستانی جذاب اهمیت می دهد، بلکه در آثارش به کاوش در انگیزه های انسانی، پیامدهای فناوری، و تعارضات اخلاقی می پردازد. این عمق فکری است که به آثار او، به ویژه «مردی که خودش را تا کرد»، ماندگاری و ارزش فراتر از زمان بخشیده است.

تار و پود داستان: خلاصه ای از مردی که خودش را تا کرد

رمان «مردی که خودش را تا کرد» حول محور شخصیت اصلی داستان، دنیل پرسن، می چرخد. داستان زمانی آغاز می شود که دنیل از عموی خود، جعبه ای مرموز به ارث می برد. این جعبه چیزی کمتر از یک کمربند عجیب و غریب برای سفر در زمان ندارد، ابزاری که زندگی دنیل را به طور بنیادی دگرگون می کند و او را وارد ماجرایی بی سابقه در پیچ و خم های زمان می کند.

تولد یک سفر: کمربند اسرارآمیز و آغاز دانیل ها

کمربند سفر در زمان، ابزاری پیچیده است که به دنیل امکان می دهد به هر نقطه دلخواه در گذشته یا آینده سفر کند. اما این سفرها با قوانین خاصی همراه هستند که جرولد آن ها را به دقت و با جزئیات تشریح می کند. بر خلاف بسیاری از داستان های سفر در زمان که بر پارادوکس های زمانی و تغییر تاریخ تمرکز دارند، در این کتاب، هر بار که دنیل در زمان سفر می کند، نه تنها به یک نقطه دیگر در محور زمان می رود، بلکه یک خود جدید خلق می کند. این به این معنی است که نسخه ای از او در زمان حال باقی می ماند و نسخه دیگری به زمان جدید منتقل می شود. این قانون، پایه و اساس پیچیدگی های داستانی و فلسفی رمان را شکل می دهد.

پیامدهای اولیه این سفرها، همانند بسیاری از آرزوهای انسانی، معطوف به کسب ثروت و قدرت است. دنیل با استفاده از دانش آینده خود، در رویدادهای ورزشی و بازارهای مالی شرط بندی می کند و به سرعت به مردی ثروتمند تبدیل می شود. او حتی تلاش می کند تا اشتباهات گذشته خود را اصلاح کند و مسیر زندگی اش را به سمت موفقیت و کمال تغییر دهد. اما این تلاش ها، که از منطق بهبود خود نشأت می گیرند، به تدریج او را در تله ای از خودهای موازی گرفتار می سازند.

تکثیر هویت: از ثروت اندوزی تا بحران وجودی

محور اصلی داستان در همین نقطه قرار دارد: تولد نسخه های موازی دنیل. با هر سفر در زمان، یک دنیل جدید متولد می شود. این خودهای جدید، هر یک در زمان های مختلف و با تجربیات متفاوتی زندگی می کنند، اما همگی ریشه در یک دنیل اصلی دارند. این مفهوم به تدریج پیامدهای هویتی عمیقی برای دنیل ایجاد می کند. او دیگر یک فرد واحد نیست، بلکه مجموعه ای بی نهایت از خودهای پراکنده در زمان و مکان است.

این تکثیر هویت، به اوج بحران روانی و وجودی دنیل منجر می شود. او خود را در میان بی نهایت خود گم می کند. مرز بین واقعیت و توهم، و بین من و دیگری در مورد خودش، از بین می رود. دنیل قادر به تمایز میان نسخه های مختلف خود نیست و هویت اصلی اش در این بی نهایتی از بین می رود. سرگردانی در این بی نهایت خود، به نوعی تنهایی مطلق منجر می شود؛ او در میان جمعیت عظیمی از خودهایش، تنها و بیگانه باقی می ماند. این گم گشتگی در زمان و هویت، هسته اصلی درام این رمان را تشکیل می دهد و خواننده را به تأمل عمیق در معنای «بودن» و «خود» وامی دارد.

واکاوی لایه های فلسفی: سفری عمیق به درونیات انسان

«مردی که خودش را تا کرد» فراتر از یک داستان علمی-تخیلی صرف، یک متن فلسفی عمیق است که به کاوش در پیچیدگی های هویت، جبر و اختیار، و ماهیت زمان می پردازد. جرولد با این اثر، خواننده را به چالش می کشد تا به پرسش های بنیادین درباره وجود انسان بیندیشد.

هویت سیال و کثرت خود: گسست از مفهوم واحد بودن

یکی از مرکزی ترین مفاهیم فلسفی در این کتاب، مفهوم هویت و چندگانگی «خود» است. وقتی دنیل در زمان سفر می کند و نسخه های متعددی از او در زمان های مختلف وجود پیدا می کنند، پرسش اساسی مطرح می شود: «من واقعی» کیست؟ آیا دنیلی که در زمان حال است، همان دنیلی است که به آینده سفر کرده، یا دنیلی که از گذشته بازگشته است؟ این تکثیر «خود»، مفهوم سنتی و یکپارچه هویت انسانی را به چالش می کشد. کتاب نشان می دهد که هویت می تواند سیال باشد، تحت تأثیر زمان و انتخاب ها دگرگون شود و حتی به چندین نسخه تقسیم گردد. این رویکرد، به خواننده اجازه می دهد تا در مورد مفهوم «روح» یا «نفس» و اینکه چه چیزی ما را «ما» می کند، تأمل کند.

جبر، اختیار و حلقه بی نهایت تکرار: دستاورد یا سرنوشت؟

مفهوم اختیار و جبر نیز به طور عمیقی در داستان تنیده شده است. دنیل بارها تلاش می کند تا اشتباهات گذشته خود را جبران کند و آینده را تغییر دهد. اما آیا این تغییرات واقعاً از سر اراده اوست، یا او در دایره ای بی پایان از تکرار اسیر شده است؟ با هر سفری که برای اصلاح یک خطا انجام می دهد، نسخه ای جدید از او خلق می شود که خود ممکن است تصمیمات متفاوتی بگیرد و این به نوبه خود به خلق نسخه های جدیدتری از دنیل منجر می شود. این چرخه بی پایان، این سوال را مطرح می کند که آیا انسان واقعاً مختار است یا صرفاً اسیر دایره ای از وقایع از پیش تعیین شده است. این مفهوم به گونه ای عمیق، مباحث فلسفی مربوط به سرنوشت و آزادی اراده را بازتاب می دهد.

«می دونی الان دقیقاً چقدر پول داری؟» «نه، چقدر؟» متفکرانه لب هایش را به هم فشرد و پوست صورتش چروک برداشت و از هم باز شد و گفت: «صد و چهل و سه میلیون دلار.» من سوتی کشیدم: «شوخی تون گرفته؟!» «نه، شوخی نیس .» «این که خیلی پوله!»

زمان، بُعدی از وجود: تأملات متافیزیکی و روانشناختی

ماهیت زمان نیز یکی از دغدغه های اصلی «مردی که خودش را تا کرد» است. جرولد زمان را تنها یک خط مستقیم نمی بیند، بلکه آن را به عنوان یک بعد قابل انعطاف و پیچیده معرفی می کند که تأثیر عمیقی بر وجود و روان انسان دارد. سفرهای دنیل در زمان، نه تنها به تغییرات بیرونی در محیط منجر می شود، بلکه به طور مستقیم بر سلامت روان و درک او از واقعیت اثر می گذارد. او در میان نسخه های مختلف خود و زمان های متفاوت سرگردان می شود و این سرگردانی، بُعدی متافیزیکی به تجربه زمان اضافه می کند. زمان در این کتاب، به یک عنصر فعال در شکل گیری هویت و سرنوشت تبدیل می شود.

تنهایی در جمع: انزوای میان بی نهایت خود

یکی دیگر از مفاهیم روانشناختی عمیق کتاب، تنهایی و انزوا در میان بی نهایت «خود» است. دنیل در حالی که ده ها، صدها یا حتی هزاران نسخه از خودش را در زمان های مختلف ملاقات می کند و با آن ها تعامل دارد، به تدریج احساس تنهایی عمیقی را تجربه می کند. این نسخه ها همگی «خود» او هستند، اما هیچ یک نمی توانند خلأ ارتباط انسانی واقعی را پر کنند. این وضعیت، پارادوکس عمیقی را به وجود می آورد: حضور مداوم «خود» به جای ارتباط با «دیگری»، منجر به انزوای کامل می شود. این مفهوم به بررسی این موضوع می پردازد که آیا ارتباط با خودهای متعدد، می تواند جایگزین روابط معنادار با انسان های دیگر شود یا خیر.

انتخاب و بازتاب های ابدی: هر تصمیم، یک جهان جدید

هر انتخاب و هر تصمیمی که دنیل می گیرد، نه تنها بر زندگی خودش، بلکه بر زندگی ده ها نسخه دیگر از او و جهان های موازی که خلق شده اند، تأثیر می گذارد. این مفهوم به خواننده یادآوری می کند که تصمیمات ما دارای پیامدهای ابدی هستند و می توانند دامنه ای فراتر از درک ما داشته باشند. این ایده، بار مسئولیت اخلاقی و وجودی را بر دوش شخصیت و در نتیجه بر دوش خواننده قرار می دهد و او را به تأمل درباره هر انتخاب کوچک در زندگی خود وادار می کند. جرولد به طور ضمنی نشان می دهد که در یک جهان پیچیده و چندبعدی، هیچ عملی بدون پیامد نیست و هر انتخاب، شاخه ای جدید در درخت بی انتهای احتمالات ایجاد می کند.

فرم روایی: پیچیدگی هایی که ذهن را درگیر می کند

یکی از برجسته ترین و بحث برانگیزترین جنبه های «مردی که خودش را تا کرد»، سبک روایی منحصر به فرد آن است. دیوید جرولد در این رمان، جسورانه از قواعد متداول داستان نویسی خارج می شود و روایتی را ارائه می دهد که خواننده را به چالش می کشد و او را به شکلی بی سابقه درگیر می کند.

روایت دوم شخص: خواننده در جایگاه قهرمان

این رمان به طور کامل با «روایت دوم شخص» نوشته شده است؛ یعنی به جای «او» (سوم شخص) یا «من» (اول شخص)، از ضمیر «تو» برای خطاب به شخصیت اصلی داستان، یعنی دنیل، استفاده می شود. این انتخاب آگاهانه، تأثیر روانشناختی عمیقی بر خواننده دارد. با استفاده از «تو»، مرز میان خواننده و شخصیت اصلی داستان کمرنگ می شود و خواننده ناخودآگاه خود را در جایگاه دنیل می یابد. این تکنیک، او را مجبور می کند که به طور فعال در فرایندهای ذهنی و بحران های هویتی دنیل شریک شود. این سبک روایی باعث می شود که خواننده نه تنها داستان را بخواند، بلکه آن را تجربه کند و احساس سرگردانی و گم گشتگی دنیل را به طور مستقیم لمس کند.

با این رویکرد، جرولد به شکلی هوشمندانه از روایت به عنوان ابزاری برای تقویت تم های فلسفی کتاب استفاده می کند. خواننده با تبدیل شدن به دنیل، به طور مستقیم با پرسش هایی درباره هویت، انتخاب و پیامدهای سفر در زمان مواجه می شود و این تجربه، تأثیری ماندگارتر و شخصی تر بر او می گذارد.

قهرمانی نامتعارف: تمرکز بر جهان درونی

بر خلاف بسیاری از رمان های علمی-تخیلی که بر قهرمانانی با ویژگی های خارق العاده و اکشن های مهیج تمرکز دارند، «مردی که خودش را تا کرد» فاقد یک قهرمان سنتی به معنای متعارف است. دنیل، شخصیت اصلی داستان، بیشتر به دلیل بحران های درونی و سرگردانی های ذهنی اش شناخته می شود تا اعمال قهرمانانه بیرونی. این رمان به جای صحنه های مبارزه یا ماجراجویی های پرهیجان، بر افکار، حالات روحی و پرسش های وجودی دنیل تمرکز دارد.

این ویژگی به عمق داستان می افزاید و آن را از بسیاری از آثار علمی-تخیلی رایج که بیشتر اکشن محور هستند، متمایز می کند. جرولد در این کتاب، سفر در زمان را نه به عنوان ابزاری برای خلق صحنه های مهیج، بلکه به عنوان کاتالیزوری برای کاوش در اعماق روان انسان و تأثیرات روانشناختی هویت های چندگانه به کار می گیرد. این رویکرد فلسفی، به جای هیجان بیرونی، بر تفکر و تأمل درونی خواننده تمرکز دارد و همین امر باعث می شود کتاب در ذهن مخاطب، ماندگارتر شود.

«می خوای درسو بذاری کنار؟» شانه بالا انداختم: «بدون اونم می تونم زندگی کنم.» به قصد اعلام موافقت گفت: «درسته، بدون اونم می تونی.»

به این ترتیب، «مردی که خودش را تا کرد» نمونه ای برجسته از ادبیات علمی-تخیلی است که ژانر خود را به سمت مرزهای فلسفی و روانشناختی گسترش می دهد. این کتاب ثابت می کند که داستان های سفر در زمان می توانند ابزاری قدرتمند برای کاوش در عمیق ترین پرسش های وجودی بشر باشند.

نقد و ارزیابی: چشم اندازهای متفاوت از یک شاهکار

«مردی که خودش را تا کرد» اثری است که از زمان انتشارش تا به امروز، همواره مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این رمان با رویکرد نوآورانه و عمیق خود، توانسته نقاط قوت بسیاری را به نمایش بگذارد، اما در عین حال، ممکن است برای همه خوانندگان جذاب نباشد.

نقاط قوت: نوآوری، عمق و دعوت به تفکر

  1. عمق فلسفی: مهم ترین نقطه قوت این کتاب، توانایی آن در کندوکاو مفاهیم عمیق فلسفی است. جرولد به شیوه ای استادانه به پرسش هایی درباره هویت، خود، جبر و اختیار، و ماهیت زمان می پردازد. این کتاب خواننده را به تأمل وامی دارد و او را به چالش می کشد تا به فراتر از یک داستان ساده سفر در زمان فکر کند.
  2. نوآوری در طرح سفر در زمان: این رمان، ایده سفر در زمان را با رویکردی کاملاً جدید مطرح می کند. مفهوم خلق «خودهای موازی» و پیامدهای هویتی آن، فراتر از پارادوکس های زمانی سنتی است و ابعاد تازه ای به این ژانر می بخشد. این نوآوری، کتاب را از بسیاری از آثار مشابه متمایز می سازد.
  3. سبک روایی جسورانه: استفاده از روایت دوم شخص، یک ریسک هنری بزرگ بود که جرولد با موفقیت آن را به کار گرفت. این سبک، خواننده را به طور بی سابقه ای درگیر داستان می کند و او را مستقیماً در تجربه ذهنی دنیل شریک می سازد. این انتخاب، به تقویت تم های روانشناختی و فلسفی کتاب کمک شایانی کرده است.
  4. توانایی برانگیختن تفکر عمیق: «مردی که خودش را تا کرد» از آن دسته کتاب هایی نیست که پس از مطالعه به سادگی فراموش شوند. این اثر سوالاتی را در ذهن خواننده می کارد که تا مدت ها او را به خود مشغول می دارد و بر درک او از جهان و خودش تأثیر می گذارد.

چالش ها و انتظارات: مروری بر دیدگاه های متفاوت

با وجود نقاط قوت فراوان، «مردی که خودش را تا کرد» ممکن است برای همه خوانندگان تجربه ای دلپذیر نباشد. برخی از چالش ها و دیدگاه های احتمالی درباره این کتاب عبارتند از:

  • عدم وجود هیجان اکشن محور: برخی خوانندگان که به دنبال داستان های سفر در زمان با اکشن بالا، ماجراجویی های سریع و هیجان بی وقفه هستند، ممکن است از این کتاب ناامید شوند. «مردی که خودش را تا کرد» بیشتر بر درونیات و مفاهیم ذهنی تمرکز دارد تا رویدادهای بیرونی و اکشن های فیزیکی. همانطور که برخی کاربران نیز اشاره کرده اند، اگر انتظار یک داستان هیجان انگیز در مورد سفر در زمان را دارید، این کتاب ممکن است به کار شما نیاید.
  • پیچیدگی ذهنی و روانشناختی: عمق فلسفی و روانشناختی کتاب، که از نقاط قوت آن محسوب می شود، می تواند برای برخی خوانندگان چالش برانگیز باشد. نیاز به تأمل عمیق در مفاهیم هویت و زمان، ممکن است برای کسانی که به دنبال یک مطالعه سبک و سرگرم کننده هستند، سنگین باشد. این کتاب نیازمند توجه و تمرکز خواننده است.
  • ساختار روایی نامتعارف: روایت دوم شخص، اگرچه نوآورانه است، اما ممکن است برای همه خوانندگان خوشایند نباشد. برخی ممکن است با این شیوه روایت ارتباط برقرار نکنند و آن را آزاردهنده یا گیج کننده بیابند، زیرا به طور مستقیم خواننده را به جای شخصیت اصلی قرار می دهد و از فاصله معمول روایت فاصله می گیرد.

با این حال، برای خوانندگان علاقمند به ژانر علمی-تخیلی فلسفی، دانشجویان ادبیات و افرادی که به دنبال کتاب هایی هستند که ذهن را به چالش بکشند و سوالات عمیق وجودی را مطرح کنند، «مردی که خودش را تا کرد» تجربه ای غنی و فراموش نشدنی خواهد بود. این کتاب بیش از آنکه به داستان «چه اتفاقی می افتد؟» بپردازد، به داستان «چه مفهومی دارد؟» می پردازد.

نتیجه گیری: بازخوانی معنا در آینه زمان

کتاب «مردی که خودش را تا کرد» اثر دیوید جرولد، نه تنها یک سنگ بنا در ادبیات علمی-تخیلی محسوب می شود، بلکه یک کاوشگر جسورانه در عمق مفهوم هویت و ماهیت پیچیده زمان است. این رمان با خلاقیت بی نظیر خود در طرح ریزی مفهوم «خودهای موازی» و پیامدهای روانشناختی آن، مخاطب را به سفری دعوت می کند که فراتر از مرزهای فیزیکی، به ابعاد ذهنی و وجودی کشیده می شود. جرولد با سبکی نوآورانه و روایتی دوم شخص، خواننده را به طور مستقیم در بحران های وجودی دنیل شریک می سازد و او را با پرسش هایی بنیادین درباره معنای بودن، انتخاب، و جبر و اختیار مواجه می کند.

این اثر نه تنها به دلیل طرح داستانی بدیع و جذابش مورد تحسین قرار گرفته، بلکه به خاطر عمق فلسفی و توانایی اش در برانگیختن تفکر عمیق در خواننده، جایگاهی ماندگار در ادبیات کسب کرده است. «مردی که خودش را تا کرد» بیش از آنکه پاسخی قطعی ارائه دهد، به گشودن دریچه هایی به سوی پرسش های بی پایان می پردازد و خواننده را به تأمل در پیچیدگی های وجود خود و جهان پیرامونش تشویق می کند. این کتاب تلنگری است برای بازخوانی آنچه از هویت و زمان می دانیم و درک عمیق تر از اینکه چگونه هر انتخاب ما، می تواند شاخه های بی شماری در درخت زمان ایجاد کند.

بنابراین، اگر به دنبال تجربه ای متفاوت و عمیق در ادبیات هستید، اگر از داستان هایی که شما را به تفکر وامی دارند لذت می برید و به کاوش در مرزهای ذهن انسان و ابعاد متافیزیکی زمان علاقمندید، مطالعه «مردی که خودش را تا کرد» به شدت توصیه می شود. این کتاب نه تنها شما را سرگرم خواهد کرد، بلکه دیدگاه شما را نسبت به مفاهیم بنیادین زندگی تغییر داده و شما را به سفری درون نگرانه دعوت خواهد کرد.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کتاب مردی که خودش را تا کرد: هر آنچه باید بدانید | دیوید جرولد" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کتاب مردی که خودش را تا کرد: هر آنچه باید بدانید | دیوید جرولد"، کلیک کنید.